در پایان هزاره دوم و آغاز هزاره سوم ،به ناگهان خود را در زمانه ای که گویا تاریخ شتاب بیشتری گرفته ،و مابا آهنگی تند به جلو هل داده می شویم، می یابیم . دنیایی تازه با سرعتی نفس گیر پیش چشمان ما در حالشکل گیری که بر همین اساس در جهان امروزه ،اهمیت آمادگی انسانها با رویداد های طبیعی برکسی پوشیده نیست .یک رویدادطبیعی مثل زلزله، بسا که برسرنوشت بسیاری از انسانها تاثیر بگذارد، و یک حادثهطبیعی نیز بسا که سر نوشت انسانها را دگرگون کند. به همین اعتبار ،به مصلحت ملتهاست که با کم و کیف رویدادهای طبیعی آشنا شوند،و از این آشنایی در طراحی برنامه های آموزشی ،اجنماعی ،بین المللی خویشبهره گیرند. مقابله با بلایای طبیعی یک فرایند همه گیر است که کلیه جوامع در این فرآیند حل خواهند شد که همواره با یادگیری و یاد دادن همراه خواهد بود. اتفاقات موجوددرجهان بایدبرای همه انسانهایکرخدادطبیعی به حساب آید،انسانهانمی توانندکلیه قوانین حاکم برطبیعت رابرهم بزنند،ولی می توانندبارویکردهای آگاهانه اززیانهای مخرب آن درامان بمانند.برهمین اساس بایداطلاعات کافی ووافی داشتهوآموزش لازم رادیده باشند.چراکه مخربترین بلایابه علت کم توجهی وبی دقتی انسانهابوجودمی آید.بسیاری ازبلایامرگ آورنیستندبلکه عدم رسیدگی سریع به مصدوم ویاعدم آگاهی برای مقابله درست باآن می تواندمرگ آورویانواقص جبران ناپذیری رابرای اجتماع بوجودآورد