نقش معنویت در سازمانهای امروزی

بسیاری از اقدامات سازمانها برای تغییر و بهبود شرایط خود در دو دهه اخیر از قبیل کوچک سازی،مهندسی مجدد،تعلیق،اخراج از کار و... موجب تضعیف روحیه و نوعی سردرگمی معنوی کارکنان شده است.در واقع این اقدامات که مبتنی بر پارادایم مکانیستی و عقلایی مدرن بوده اندنتوانسته اند خواسته های کارکنان را برآوره سازند.جهانی شدن،حرکت به سمت سازمانهای دانشی،رشد تقاضای کارکنان برای محیط های کاری غنی و پرورش دهنده و نیز کار معنادار،این فشارها را بیشتر کرده است.به نظر میرشد کارکنان در مشاغل خود به دنبال چیزی بیش از تنها پاداش های اقتصادی هستند.پس از سالها تحقیق و تجربه هم اکنون سازمانها به سمتی در حال حرکتند که معنویت نام گرفته و مقصد و هدف جدیدی برای سازمانها در حال شکل گیری است.مدیران سازمان برای داشتن مدیریتی اثر بخش باید توجه خاصی را به شناساندن معنای زندگی به کارکنان داشته باشندچرا که عدم تعهد سازمان ،دیر رسیدن به سر کار،عدم رفتار شهروندی و جوانمردی در محیط کاری نمونه هایی از عدم شناخت معنای زندگی در محیط کاری است.در این مقاله ضمن بررسی مفهوم معنویت،نقش این متغییر بر کارایی کارکنان سازمان و دلایل کاربرد ان در سازمان بیان خواهد شد.

Keywords:

کارکنان , سازمان , محیط کار , معنویت