بررسی علل عدم تحقق پذیری پیش بینی های جمعیتی برای شهرهای جدیدبا مقایسه دو شهر گلبهار و بینالود abstract
شهر جدید یک پدیده نوظهور اجتماعی انسانی است که بعد از انقلاب صنعتی مطرح گردید و توسط دولت و از طریق مدیریت منطقه ای احداث می گردد. بنیاد اساسی شهرهای جدید در خودکفایی ، استقلال ، تعادل جمعیت و اشتغال است ، و هدف اصلی احداث این شهرها کمک به حل مشکلات اقتصادی،اجتماعی و محیطی شهرهای بزرگ می باشد که با فاصله ای معین از مادر شهر برای سرریز جمعیت و
تمرکز زدایی آن بنا می شود. در ایران برای پاسخگویی به نیازهای مسکن و اشتغال اقشار کم درامد و میان درامد و
تمرکز زدایی جمعیت شهرهای بزرگ از اواسط دهه ی 06 اقدام به طراحی و اجرای شهرهای جدید شد که در همین راستا دو
شهر جدید گلبهار در 53 کیلومتری شمال غرب مشهد و
بینالود در 33 کیلومتری جنوب غرب مشهد در استان خراسان رضوی ساخته شد. این پژوهش بصورت کتابخانه ای ، توصیفی نوشته شده است و هدف از نوشتن آن بررسی علل احداث این شهرها در اطراف شهر مشهد و دلایل عدم تحقق پذیری پیش بینی های انجام شده در طرح این شهرها برای جذب و میزان جمعیت این دو
شهر جدید است به گونه ای که پس از گذشت 06 سال از تأسیس آنها، جمعیت فعلی ساکن در آنها به نیمی از جمعیت پیش بینی شده هم نرسیده است و سوال مطرح شده این است که چرا با این وجود، در سالهای اخیر جذب جمعیت به شهر
گلبهار بسیار قابل توجه تر از شهر
بینالود است و با مقایسه کلی این دو شهر و برسی عوامل و معیارهای اصلی جذب جمعیت، علل این استقبال کم از این شهرها و به خصوص
بینالود را می توان در ثابت ماندن الگوی توسعه مشهد، کم بودهای زیربنایی و تأسیساتی برای اسکان و حمل و نقل عمومی، توجه نکردن به بحث هویت شهری، حاشیه نشینی در مشهد و مشکلات اداری، اجرایی و نبود اشتغال یافت.