دیوارنگاری به عنوان یکی از اشکال هنری در طول تاریخ همواره از اهمیت خاصی در تزئین داخل
کاخ ها و کوشک ها برخوردار بوده است. نمود نقاشی دیواری در ایران از دوره اشکانیان قابل مطالعه است. تصاویری که نقاشان پارتی در تزئین دیوارها و سقف به آن پرداختهاند مضامینی چون صحنههای مذهبی، درباری، شکار و نیروهای نظامی رادر بر میگیرد. گرچه در این دوره تأثیر هنر یونانی بر آثار مشخص است اما در دورهی ساسانی شاهد شکل گیری الگوهای ایرانی در هنر نقاشی دیواری هستیم. در این نقاشیها قهرمانان اساطیری ایران مطرح می شود. این هنر و الگوها قبل از اسلام بر هنر
دیوارنگاری همسایگان از جمله در
کاخ توپراق قلعه خوارزم، در معابد،
کاخ ها و خانه هایسغد (بخارا و سمرقند) و
کاخ بالالیق تپه در جنوب ازبکستان از طریق رابطه ی تجاری و فرهنگی موثر واقع شده است. در اوایل دوره اسلامی عناصر هنر ساسانی در دیوارنگاریهای عباسی و اموی مشاهده میشود. در دوره صفوی که اوج هنر ایران محسوب میشود دیوارنگاریها به وفور در تزئینات داخلی بناهای سلطنتی از جمله عالیقاپو، چهل ستون، هشت بهشت با مضامین ادبی، تغزلی و تاریخی به کار گرفته شده است. در این مقاله سعی شده با نگاهی به پیشینه نقاشی دیواری در
کاخ های قبل و بعد اسلام مضامین این آثار و تأثیر گذاری و تأثیر پذیری آن مورد بررسی قرار گیرد. این تحقیق به صورت مطالعه کتابخانه ای و به روش توصیفی - تطبیقی انجام گرفته است.