مدیریت استراتژیک و خلاقیت و نوآوری سازمانی

بسیار واضح و مبرهن است که نیروی انسانی به لحاظ برخورداری از قدرت اندیشه، خلاقیت و نوآوری بزرگترین دارایی هر سازمان است و هرگونه بهبود و پیشرفت درسازمان توسط نیروی انسانی صورت می گیرد. می توان گفت: توان فکری و اندیشه کارکنان در سازمان نهفته است وهر سازمان و مدیری که بتواند از این سرمایه نهفته استفاده بیشتری کند به همان اندازه امکان رشد و توسعه میسر خواهد داشت. نوآوری بهمفهوم توانمندی ایجاد تغییرات در محصولات, خدمات, فرآیند ها وروش های موجود, به عنوان یک الزام وضرورت, باید در فرآیند هایسازمانی, برنامه ریزی, تجزیه و تحلیل, تولید وارائه کالاها و خدمات... در همه سطوح مورد توجه قرار گیرد تا بقاء و ادامه حیات این سازمان ها,در جوامع دانش محور تضمین گردد. این نوشتار سعی بر این دارد که نقش مدیریت استراتژیک و راههای رسیدن به سازمانی خلاق با کارکنانیخلاق و نوآور را بیان کند وبه این موضوع بپردازدکه تدوین برنامه های استراتژیک در سازمانها می تواند به خلاقیت کارکنان در سازمان کمکشایانی نماید. بنابراین با نگاه دراز مدت، پروژه هایی به اجرا در خواهند آمد که پیش بینی های لازم از خواص مطلوب محصول و جایگاه آن دربازار بعمل آمده باشد. توجه به ایجاد نظام ایده و طرح ایده های خلاق توسط کارکنان ونیز نقش سازمانها در برانگیختن کارکنان برای ایدهپردازی نکات مهی است که باید امروزه در علوم مدیریتی و تجارتی مورد توجه قرار گیرد.