بررسی جایگاه نظریه ی مسئولیت حمایت در نظام حقوقی اسلام با تاکید بر امنیت ملی کشور abstract
جامعه بین المللی علیرغم پیشرفت های شگرفی درعرصه های مختلف حقوق بین المللی وبه ویژه درزمینه ی حقوق بشرداشته است، مع الاسف هنوزشاهد وقایع وبحران های دهشتناکی می باشد، این بحران ها علاوه برنابودی جان ومال و امنیت بسیاری ازانسان ها ،
حاکمیت وامنیت ملی برخی ازکشورها رانیز درمعرض تهدید وآسیب قرارداده است. ناکارآمدی روند مداخله بشردوستانه و عدم انطباق با مقررات حقوق بین المللی وهمچنین ناکارآمدی نظام امنیت بین المللی موجود، اندیشمندان حقوق بین الملل رابرآن داشت تا با ارائه نظریه ی مسئولیت حمایت، بابت مفاهیم جدیدی را درعرصه ی حقوق بین الملل بگشایند. برمبنای این نظریه که دربندهای 138 و 139سندنهایی اجلاس جهانی منعکس است، هردولتی
مسئولیت حمایت ازاتباع خوددربرابرنسل کشی، جنایات جنگی، پاکسازی نژادی و جنایات علیه بشریت رابرعهده داردو درصورت عدم اقدام دولت مسئول یاناتوانی آن ، جامعه جهانی وملل متحد ازطریق بکارگیری ابزارهای مناسب دیپلماتیک ، بشر دوستانه وسایرابزارهای صلح آمیز مندرج درفصول شش وهفت منشور جهت حمایت ازافراددربرابر جنایات مذکور، دارای مسئولیت خواهد بود.
مسئولیت حمایت مبناای اقدام شورای امنیت وبرخی کشورها دربحران هایی همچون دارفورسودان، عراق، یوگسلاوی سابق وگرجستان وغیره بوده است .این نظریه که ازاواخر دهه ی نودقرن گذشته مطرح ودر سال 2005 موردتصویب سران جهان قرارگرفته وپس ازآن درسال های 2009 و 2011 مورداستقبال وحمایت جامعه بین الملل قرار گرفته است، دراحکام ومقررات نظام حقوقی اسلام نیز محمل های قوی داشته و به نحو قاطع و ملموسی درقرآن وسنت به منصه ظهور رسیده است . بدیهی است توجه وپذیریش این نظریه ویاعدم اعتناء به آن برنظام امنیت جهانی ونیزامنیت ملی دولت هاتاثیرگذار بوده وهست.