هدف این مقاله مقایسه بین
رهبری در
مدیریت اسلامی و
مدیریت غربی است .به منظور نیل به این هدف ابتدا به صورتمختصر تفاوت مدیریت رایج ومعمول و
مدیریت اسلامی و سپس تفاوت مفهوم
رهبری در
مدیریت غربی و مدیریت اسلامیبیان می شود.رهبری سازمانی به عنوان رکن اساسی مدیریت، یکی از تاثیرگذارترین متغیرهای دستیابی به اثربخشی سازمانیمحسوب می شود. این مقاله بر آن است تا با بهره گیری از مبانی فکری علمای اسلام به مبانی فلسفی نظریه های
رهبری غربو اسلام با تأمل درباره نظریه های جامعه شناسی، که هریک از نظریه ها در درون یکی از پارادایم های اصلی قرار می گیرند،مبانی و اصول نظریه های
رهبری در غرب و اسلام را تبیین کند.این پارادایم ها بر مبنای چهار مجموعه از پیش فرض ها، کهمربوط به هستی شناسی، معرفت شناسی، ماهیت انسان و روش شناسی است، استوار می باشد.رهبری با انسان شناسی مرتبطاست، دیدگاه های دانشمندان غربی درقبال رهبری، دیدگاهی است که براساس آن فردی که عنوان رهبر گروه را دارد به دلیلویژگی های خاص، توانایی نفوذ در دیدگاهها، نگرشها، انتظارات و اهداف دیگر افراد یا گروه ها را دارد و نتیجه این نفوذ نیزتحقق اهداف سازمان و یا اهداف گروهی است .در مقابل، دیدگاه اندیشمندان اسلامی نسبت به رهبری، دیدگاهی مردم محوراست که اگرنفوذی و فرمانی وجود دارد درجهت اهداف زیردستان و رفاه عامه مردم است و اگر رهبر به دنبال تحقق اهدافسازمان ومجموعه خاص خود است، این اهداف چیزی جز رضایت مردم نیست. این مقاله سعی بر آن دارد که با دیدگاهیتطبیقی به مقایسه دیدگاه های اندیشمندان مدیریت درغرب و اسلام درمورد تعاریف، ویژگی ها، نظریه ها و مدل های
رهبری بپردازد.