آمادگی اعضای هیأت علمی برای پذیرش برنامه ریزی درسی غیرمتمرکز در آموزش عالی ایران abstract
لوی اعتقاد دارد نظام های آموزشی جهان سوم به منظور تحکیم بخشیدن به هویت ملی ووحدت کشور که به نظر آنها از طریق برنامه ریزی متمرکز به دست می آید، اکثرا تصمیم به دایر نمودن مراکز ملی برنامه ریزی درسی برای تدوین یک برنامة درسی ملی گرفته اند و بنابراین، استقلال مؤسسات آموزشی از دیدگاه ایشان در اولویت نمیباشد . اما بعدها کشورهای در حال توسعه ای که در تهیة برنامه درسی موفق شده بودند و آنهایی که موفق نشده بودند ، به مطلوبیت برنامه ریزی درسی در سطح منطقه ای ، محلی و مؤسسات آموزشی پی بردند .
در بررسی تاریخ آموزش عالی نوین ایران ، از لحاظ امور آموزشی و درسی ، 1313-1346 سیستم غیر متمرکز ، 1346-1359 سیستم نیمه متمرکز و 1359- 1378 سیستم متمرکز را به خود اختصاص می دهد . اما حرکت از برنامه ریزی متمرکز به سمت غیر متمرکز در آموزش عالی با توجه به شرایط و الزاماتی که از دیدگاه صاحبنظران در آموزش عالی جلوه گر هستند، آغاز شده است . آیین نامة پیشنهادی سال 1378 از آن جمله است که یکی از اهداف آن نهادینه کردن برنامه ریزی درسی در دانشگاهها می باشد .
آیین نامه پیشنهادی سال 1378 با عنوان واگذاری اختیارات برنامه ریزی درسی به دانشگاهها، در نهایت در سال 1379 به تصویب رسید . در پژوهشی که در دانشگاه شهید باهنر صورت گرفت، اعضای هیأت علمی این آیین نامه را تا حدی قابل اجرا دانسته اند . نهادینه کردن برنامه ریزی درسی در دانشگاهها، مطمئناً در گرو فراهم سازی بستر فرهنگی لازم در این خصوص می باشد و دقت نظر خاصی را در زمینة عناصر و اجزای سیستم آموزشی و تأثیر یکایک آنها بر برنامه ریزی مطلوب به شیوة غیر متمرکز و مختص هر دانشگاه می طلبد . در سیستم غیر متمرکز دانشگاهی ، لزوم مشارکت و فعالیت اعضای هیأت علمی در فرایند تولید برنامه درسی و برنامه ریزی درسی دانشگاهی بیش از پیش احساس می شود .