قوم عبارت است ازیک جمعیت انسانی که با یک افسانه اجدادی مشترک،خاطرات مشترک، عناصر فرهنگی پیوند با یک سرزمین تاریخی یا وطن و میزانی از حس منافع و مسئولیت.
همگرایی به معنی احساس تعلق و همبستگی اجزای ملت با تمام عناصر تشکیل دهنده کشور اعم از سرزمین، نظام سیاسی و ملت است، یعنی افراد به وجودآورنده ملت،فرصت ها و تهدیدها برای کشور را فرصت و تهدیدی برای خود می دانند و حاضر به دفاع از ارزش ها و منافع ملی در تمام ابعاد آن هستند. گروههای قومی نیز همانند یک گروه و هویت ملی دارای تعلقات و احساسات مشترکی هستند که اهمیت دادن به آنها باعث انسجام هر چه بیشتر آنها می گردد در این میان
قوم کرمانج بعنوان یکی از اقوام ایرانی که شاخه ای از
قوم کرد می باشد و در ایران، بیشتر در شمال خراسان ساکن هستند تعلقاتی دارند که پرداختن به آن باعث پیوند هر چه بیشتر این
قوم می گردد. پژوهش حاضر که ماهیتی توصیفی، تحلیلی دارد به روش کتابخانه ای گردآوری شده است و به بررسی نقش «کشتی باچوخه و جعفر زنگلی» بعنوان نمادهای اسطوره ای و فرهنگی در
همگرایی قوم کرمانج می پردازد. نتیجه پژوهش گویای این مطلب می باشد که جعفر قلی و
کشتی باچوخه با توجه به اهمیتی که امروزه مسئولین به آنها داده اند باعث پیوند این
قوم در شمال خراسان گردیده است