حوزه های آبخیز امروزه در بسیاری از زمینه های مدیریتی در محیط های طبیعی مانند منابع طبیعی ، آب ، محیط زیست، کشاورزی و بلایای طبیعی به عنوان ظرف برنامه ریزی مورد پذیرش و استفاده قرار گرفته است به نحوی که تمامی برنامه ها و در مقیاس وسیع و سپس برنامه های اجرایی در مقیاس های کوچکتر در این حوزه ها مدنظر قرار می گیرند .
در یک حوزه آبخیز که خاک ، آب ، گیاه ، انسان ، حیات وحش ، آبزیان ، صنعت ، کشاورزی ، توریسم و به طور کل تمامی عناصر طبیعی و بلایا و فعالیت های انسان در آن وجود دار د مدیریت جامعی مورد نیاز است تا ضمن کاهش تعارضات در تصمیم گیری ها و هدر رفتن سرمایه، از سینرژی نیروها و همسو کردن آنها بیشتر ین نرخ بهره برداری را داشت . بدیهی است اگر تنها به آب توجه شود که گفته شده مدیریت آن بیش از 80 درصد اهداف مدیریت آبخیز را تأمین می کن د باید موضوع حمل مواد جامد، کیفیت فیزیکوشیمیایی آب، اکولوژی رودخانه ها و تالاب ها، آبهای
سطحی و زیرقشری و زیرزمینی، استفاده از آبهای غیرمتعارف و انتقال آب از حوزه به حوزه ای دیگر را مدنظر قرارداد ضمن آنکه آب در ارتباط با خاک ، گیاه ، انسان ، دام ، صنعت و کشاورزی قرار داشته و هرگونه مدیریت بر آن، اثر گذاری خاص خود را در زمینه های مرتبط بر جای خواهد گذاشت .
هرچند مدیریت جامع حوزه های آبخیز از دهه 1960 میلادی یا حدود 50 سال پیش در دنیا مطرح گردید ولی امروزه در کشور، راه طولانی و دشواری در پیش است تا هم فکری و همدلی مسئولان و مدیران منجر به تدوین و اجرای مدیریت جامع حوزه های آبخیز گردد . آنچه که متأسفانه در بیشتر مواقع مطرح می شود برداشت اشتباه از این نوع مدیریت بوده و آنرا به عنوان دخالت افراد در زمینه های گوناگون می دانند و از سویی دیگر آنرا به اشتباه مترادف حفاظت خاک بر می شمرند که هیچیک از آنها صحیح نمی باشد .