استقرار دراز مدت دولت اقتدار گرایی مرکزی در
تهران ساختار سیاسی و اداری متمرکزی را در این شهر پایه ریزی نموده است پی آمد طبیعی این شیوه متمرکز که تصمیم گیری در همه شقوق زندگی اجتماعی سیاسی و اقتصادی را معطوف به اداره و میل نظامی دیوان سالار مقتدر و تمرکز گرا نموده جاذبه ها و مزیت های نسبی فراوانی را در این نقطه کانونی و حوزه های پیرامونی آن ایجاد کرده است که زمینه زهکش نمودن بخش وسیعی از جمعیت فعالیت و امکانات اقتصادی و اجتماعی به این محدوده جغرافیایی را فراهم نموده است و در نتیجه به ایجاد فاصله زیاد و نابرابری و تفاوت بین
تهران و مناطق مختلف کشور دامن زده است حال باید دید که آیا این تمرکز گرایی همه جانبه و تبعات به جای مانده از آن شرایط را در
تهران به گونه ای رقم زده است که لااقل بتواند در عرصه جهانی نقشی ایفا نماید و آیا مانند سایر شهرهای هم عرض خودش توانسته امکانات و شرایط
شهرهای جهانی را در خود محیا کند بنابراین در این مقاله با شیوه توصیفی تحلیلی و روش گردآوری کتابخانه ای به بررسی فرایند
جهانی شدن و ویژگی های
شهرهای جهانی پرداخته می شود و سپس به بررسی جایگاه
تهران در بین
شهرهای جهانی پرداخته تا مشخص گردد که
تهران در چه موقعیتی قرار دارد