زبان عامیانه یک نوع استفاده ساختگی از زبان محسوب میشود و نه تنها شامل مفاهیم لغوی است، بلکه مواردی مانند کنایه ها، اشاره ها و تشبیهات را هم شامل می شود. همان طور که زبان مکتوب ممکن است قواعد و سبک های خاص خود را داشته باشد،
زبان عامیانه نیز با کاربرد عبارات و اصطلاحات وش یوه های بیانی خاص خود شکل می گیرد.
زویا پیرزاد نیز از نویسندگان بزرگ معاصر است که در داستان هایش از فرهنگ توده مردم و و زبان آنها استفاده کرده است. خواننده با مطالعه داستان های این نویسنده با بخشی از فرهنگ و زبان مردم و روح زمانه نویسنده آشنا می شود. در این تحقیق بر آنیم تا به بررسی جلوه های
زبان عامیانه در داستان های این نویسنده بپردازیم و نحوه به کارگیری این عناصر را در داستان های او بررسی نماییم. بدین منظور پس از مطالعه داستان های پیرزاد به دسته بندی عناصر یافت شده پرداختیم و آنها را زیل مقوله هایی نظیر: کلمه، ترکیبات و عبارات( موصوف و صفت، مضاف و مضاف علیه، اتباع، واژگان همگون، کنایه، مثل)، تعارفات، دعا، فحش ، قسم، نفرین و ... آورده ایم و در پایان بر اساس بسامد کاربرد این عناصر در داستان های او به نتیجه گیری پرداخته ایم.