بررسی تحلیلی مؤلفه های معلم دین مدار برمبنای اسلام با استناد به سند تحول بنیادین

آموزگاری و اهمیت و جایگاه وی بر هیچ کسی پوشیده نیست. این مقام ارجمند آنچنان رفیع است که پیامبر می فرماید: من معلم بر انگیخته شده ام. یعنی تمام وظیفه انبیا از آدم تا خاتم بر پرورش است و معلمی. کارترز، در فرهنگ آموزش و پرورش چندین شناختار از آموزگار آورده است: آموزگار کسی است که دارای توانمندی ویژه تجربی و پرورشی برای راهبری و راهنمایی شاگردان با اوست. آموزگار کسی است که برنامه آموزشی را در یکی از کانون های پرورش آموزگار آموخته است و درجه آموزش معتبری را به دست آورده است. او کسی است که دارای توانمندی های تجربی وآموزشی ویژه ای برای سازماندهی و راهبری آموخته های یادگیری، دانشی، عاطفی و حرفه ای است. آموزگار کسی است که آموزش به یاری او به گونه فردی و گروهی انتقال می یابد و سلوک و رفتار شاگرد پویایی دلخواه و مثبت را نمایان می سازد. وی کسی است که برای آموزش، زمینه را آماده می سازد. شیوه آموزش را به شاگردان نشان می دهد. آموزگار کسی است که افزون بر شایستگی های آموزشی و توانایی های حرفه ای خود، هنر تدریس و سازندگی همه سویه شاگردان را در دست دارد. او پیوسته در جوش وخروش برای ساختن خود و پیدایش دگرگونی و پویایی در شاگردان است. درفرهنگ علوم رفتاری شعاری نژاد دو شناختار از واژه آموزگار آورده شده است: کسی که دوره پرورش آموزگاری را به پایان رسانده است و برای آموزش به گروهی از دانش آموزان یا دانشجویان در یک نهاد آموزشی پژوهشی، و پرورشی گماشته شده است.مسئله معلمی در نظام اسلامی متفاوت با سایر نظام هاست لذا معلمی که در این نظام تربیت می شود باید شرایط اسلامی را داشته باشد. تحقیقاتی که در دوره معاصر انجام گرفته بر ابعاد معلم کار شده است. یعنی رویکرد اصلی تحقیقات، بررسی روش های تدریس بهتر، علم معلمی و دانش معلم مدار را مورد پژوهش قرار داده است. اما نکته ای که مورد توجه است این مسئله است که تاکنون بر معلم دین مدار در اسناد اسلامی و تحولی توجه نشده است. بله معلم و جایگاه و ضرورت آن در متون یادشده، عنوان شده است ولی بر بعد اسلامی او که اساس کشور و نظام آموزشی را تشکیل می دهد توجهی نگردیده است.