توسعه شگفت انگیز فناوری اطلاعات موجب شده تا فاصله جغرافیایی بی معنی شده و در دسترس بودن خدمات، سهولت و سرعت توزیع آن منجر به ایجاد مزیت رقابتی برای سازمان ها گردد. سازمان ها باید بپذیرند که فلسفه حیات شان تغییر کرده و باید به دنبال رقابت و ابزار آن باشند. گردآوری و ارزیابی اطلاعات مربوط به شرکت های رقیب در امر تدوین
استراتژی ها نقشی حیاتی دارد. هر قدر شرکت بتواند از شرکت های رقیب اطلاعات بیشتری به دست آورد احتمال آن که
استراتژی های اثربخش تر و موفقیت آمیزتر تدوین و اجرا کند بیشتر است. بنابراین ردیابی و درک رقبا و واکنش به آن ها به عنوان یک جنبه ویژه از فعالیت بازاریابی مطرح، و لازم است که شرکت ها یک برنامه اثربخش به نام هوشمندی رقابتی را به اجرا درآورند. هوشمندی رقابتی به عنوان یک ابزار مدیریت استراتژیک و یکی از سریع ترین زمینه های رشد کسب وکار دنیا به شمار می رود. همچنین هوشمندی رقابتی یکی از تکنیک های مهم در ایجاد مزیت رقابتی است که در سازمان ها با نام
هوش تجاری نیز مطرح می شود. در واقع
هوش تجاری ابزاری است برای بالا بردن سوددهی سازمان در بازار رقابتی با استفاده هوشمندانه از داده های موجود در فرآیند تصمیم گیری. هدف این تحقیق، بیان ضرورت های حرکت به سمت هوشمندی سازمان ها، لزوم به҅کارگیری ابزارهای خلق شده در این راستا و بررسی پیش نیازهای لازم برای بهره برداری از این ابزارها در جهت بهبود
استراتژی سازمان ها می باشد.