تمام دانشهای موجود در دنیای بشری یک بعد تاریخی دارد و پژوهش تاریخی نیز یکی از شیوههای دانشاندوزی محسوب میشوند. دانستههای ما از گذشتهها به سایر علوم که به دنبال شناخت ماهیت پدیدهها هستند، کمک شایانی میکند تاریخشناس با تبیین تاریخی از مرزهای تاریخنگاری فراتر میرود و وقایع را تابع عواملی گوناگونی میداند. با این دیدگاه تاریخ نیز بهعنوان دانشی در خانواده دانشهای انسانی تجلی میکند که میتوان گفت نزدیکترین دانش به جامعهشناسی، علم تاریخ است. چون تاریخ بهنوعی آزمایشگاه پدیدهای اجتماعی است. دانش تاریخ موردی یا منفرد است و در اصطلاح به آن غیر تعمیمی یا تفریدی اطلاق میشود. معنای آن، این است که محقق تاریخ دورانی را در نظر میگردد، حوادث آن را بهعنوان معلول مطرح میسازد و سپس در همان دوران عوامل را بازمییابد... هدف از مقاله موجود مطالعه ارتباط بین
علوم اجتماعی و تحقیقات تاریخی است. تشابهها و تفاوتهای این دو موضوع بهعنوان دو علم از شاخه علوم انسانی بیان خواهد شد و چگونگی بررسی اصالت اسناد مورداستفاده در پژوهش تاریخی و همچنین فرآیند انجام تحقیق تاریخی در
علوم اجتماعی موردبررسی قرار میگیرد