بررسی حقوق غیر مالی زن در نقش همسر از منظر اسلام و حقوق بینالملل

زن رکن اصلی و شرط ایجاد و پایداری نهاد خانواده است و ایفای نقش او به عنوان همسر و مادر منجر به تقویت و بهبود خانواده و نهایتاً انسجام و اتحاد جامعه میگردد. اسلام بر اهمیت خانواده تاکید بسیاری کرده و برای سعادتاین نهاد، حقوق و تکالیفی بر دوش اعضای آن قرار داده است. زن به عنوان یکی از ارکان اصلی، سه نقش محوری را در خانواده بر عهده دارد: همسری، مادری و دختری که هر کدام از این نقشها، حقوق و تکالیف خاص خود را دارامیباشند. این در حالیست که در اکثر کنفرانسها و نشستهای بینالمللی و اسناد مصوب، آنگونه که باید و شاید، توجه ویژهای به خانواده و کارکردهای حیاتی آن مبذول نگردیده است؛ بلکه، میتوان گفت به صورت افراطآمیزی صرفا به حقوق فردی زنان پرداخته شده که اغلب نیز در مقابل نقشهای خانوادگی زن و در جهت تضعیف نهادخانواده گام برمیدارد و نهایتاً همانگونه که به طرق مختلف به اثبات رسیده است، در کلیت آن به ضرر جامعه زنان نیز هست. حقوق و تکالیف زن در خانواده نیازمند پژوهشی مفصل است که در این مجال اندک، فرصت بررسی آننخواهد بود، پس در این نوشتار سعی بر آن شده است که با روش توصیفی- تحلیلی، تنها به بررسی حقوق غیرمالی که در اسناد حقوق بینالمللی برای زن در نقش همسری در نظر گرفته شد، و تطبیق آن با احکام مترقی اسلامپرداخته شود. با تطبیق حقوق مورد بررسی نتیجهگیری میشود که اسلام حقوق جامعتری را برای زنان به ویژه همسران در نظر گرفته است، و موازین بین المللی با حرکتی شتابزده، و با تاسی از آموزههای عمدتاً غیر علمی و اثباتنشده فمنیستی حقوقی را شناسایی میکند که در قالب مفهوم فریبنده برابری زن و مرد، نه تنها منجر بهبهبود وضعیت زنان نمیشوند، بلکه گاهاً موجد نحوهای ظلم مدرن نسبت به زنان گردیدهاند.