در سال های اخیر بهره برداری غیربهینه از منابع آبی به ویژه منابع
آب زیرزمینی، خشکسالی، عدم رعایت اصول حفاظت در بهره برداری از منابع آبی کشور، رشد جمعیت و غیره موجب گردید تا نهاده
آب به عنوان یکی از مهم ترین عوامل محدودکنندهتوسعه در بخش کشاورزی ایفاء نقش نماید .از این رو،
سیاست های
آب به عنوان بخش مهمی از سیاستگذاری و برنامه ریزی منابع
آب و مدیریت تقاضا حائز اهمیت می باشد، ضمن اینکه رویکرد برنامه پنجم توسعه 2 ناظر بر ارتقاء راندمان آبیاری، شاخص مصرف
آب دربخش کشاورزی و تحویل
آب به صورت حجمی و براساس الگوی کشت می باشد. هر چند
سیاست افزایشقیمت آببه منظور حفظ و کاهشمصرف
آب ضروری است، با این حال بر اساس مطالعات متعدد انجام شده تقاضا برای
آب آبیاری در نر خهای پایین کنونی
آب بهاء کم کششمی باشد .از این رو، تأثیر
سیاست افزایشقیمت
آب بر کاهشتقاضای آن تنها در تغییرات قابل توجه
قیمت ظاهر م یشود .مطالعات باغستانی زیبایی ( 1389 ) نشان می دهد که اعمال
سیاست قیمت گذاری
آب کشاورزی در خصوصمحصولات پربازده به دلیل کششقیمتی پایین
آب نمی تواند اثر قابل ملاحظه ای بر صرفه جویی
آب داشته باشد، به علاوه بر اساس مطالعه عابدی شاپورآبادی ( 1381 ) بدلیل کم کششبودن تقاضای
آب کشاورزی،
سیاست های
قیمت گذاری به تنهایی نمی تواند موجب تغییرات مصرف این نهاده کمیاب گردد .بنابراین، به منظور افزایش اثربخشی
سیاست قیم تگذاری توجه به عوامل غیر قیمتی نیز حائز اهمیتمی باشد.