بررسی و تحلیل نقش مدیریت دهیاران در پایداری جمعیت روستایی (مطالعه موردی: شهرستان کهنوج) abstract
مدیریت سنتی روستایی در ایران سابقه طولانی دارد . در دوره هایی که روستاها به صورت اقطاع و تیول مورد بهره برداری بوده اند تا زمانهایی که ه صورت خالصه یا بزرگ مالکی و خرده مالکی ادار ه میشده اند، امورمختلف روستا به صورت ادغام شده و یکپارچه مطرح بوده و فرد یا افرادی (مالک، مباشر، نماینده) که نقش مدیر را داشته اند، در رابطه با مقامات حکومتی بوده اند . روستاها همواره، خراج گذار دولت بوده به صورت یک مجموعه محسوب میشده اند . مالک ده نیز اداره امور اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ده را در دست داشت. شایان ذکر است که
مدیریت روستایی در روستاها را می توان نقطه عطفی در تاریخ
مدیریت روستایی ایران بشمار اورد. این الگوی
مدیریت برگرفته از ساختار کنونی شهری است. از انجاییکه که
دهیاری ها نیزکه بخش هایی از
مدیریت محلی روستا را بر عهده دارد . اگر چه قانون تاسیس
دهیاری ها و نیز اساسنامه تشکیلات و سازمان
دهیاری ها، هیچکدام تعریفی ازسازمان دهیاریها ارائه نداده اند، ولی با نگاهی کلی به شیوه انتخاب دهیار، از طریق شورای اسلامی روستا، وظایف و اختیارات دهیار، به خوبی مشخص میشود که سازمان
دهیاری نهادی مستقل که به اتکای مشارکت اهالی، در چارچوب
مدیریت محلی فعالیت می کند ( قاسمی بادی، 1387، 50 ).
دهیاری ها از بدوتشکیل تاکنون با استفاده از همیاری و مشارکت مردم و کمک های دولت به منظور رفع نیازمندیهای عمومی، جمعآوری زباله، ارائه خدمات عمومی و توسعه معابر اقداماتی انجام دادهاند . اجرای طرح هادی، برنامه خدمات عمومی و برنامه خدمات اجتماعی اقتصادی، سه فعالیت عمده دهیاریها را تشکیل می دهد.