در عصر حاضر موسسات و سازمانها و دستگاههای اجرایی با هر ماموریت، رسالت، اهداف و چشم اندازی که دارندنهایتا در یک قلمرو ملی و یا بین المللی عمل می کنند و ملزم به پاسخگویی به مشتریان، ارباب رجوع و ذینفعانهستند. عصر کنونی دوره تحولات شتابنده و غیر قابل پیش بینی است. سازمانها برای مقابله با تهدیدات محیطی و استفاده از فرصتهای احتمالی ، ناچارند ظرفیتها و توانمندیهای درونی خود را بشناسند. با چنین اوصافی سازمانهانبایستی در انتظار موج باشند. بلکه باید خود منبع موج و تحول گردند و در جهت بهبودی خود بکوشند تا بتوانند پاسخگوی نیازهای جدید تمدن امروزی باشند. هدف از این پژوهش، بررسی رابطه بین
هوش تجاری و تفکر راهبردیدر دستگاههای اجرایی شهرستان رفسنجان می باشد. این پژوهش با استفاده از مطالعات مقطعی و روش توصیفی ازنوع همبستگی در جامعه آماری 190 نفری مدیران دستگاههای اجرایی شهرستان رفسنجان انجام گردید. برای تعیین حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 124 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامههوش تجاری و پرسشنامه
تفکر راهبردی استفاده شده است. در این تحقیق جهت توصیف داده های جمع آوری شده، انواع آماره های توصیفی و همینطور انواع آماره های استنباطی مورد استفاده قرار گرفت و در نهایت اطلاعاتجمع آوری شده با استفاده از نرم افزار spss و pls تجزیه و تحلیل گردید. نتایج این پژوهش نشان می دهد که
هوش تجاری بر
تفکر راهبردی تاثیر دارد.