مولفه ها و شاخص های اقتصاد مقاومتی در راستای توسعه اقتصادی

ظهور انقلاب اسلامی ایران در فضای سیاسی و علمی عصر کنونی معادلات جدیدی را رقم زده است. معادلاتی که هر روز ابعاد و پیچیدگی های خاصی را بروز می دهد. طبعا نیروهای معارض با چنین دیدگاهی، به همه طرق سعی در نابودی و محو چنین منظری به انسان و جهان دارند و در این راه از هیچ برنامه ای غافل نخواهند بود. (تراب زاده جهرمی؛ سجادیه؛ سمیعی نسب،1392)یکی از این عرصه ها که به ویژه در سال های اخیر با تهاجمات گسترده همراه بوده، عرصه اقتصادی است. دشمن برای مبارزه با اسلام و جمهوری اسلامی، بر روی مسیله اقتصاد متمرکز شده است؛ نه این که عرصه های دیگر را فراموش کردند؛ نه، در زمینه فرهنگ و در زمینه امنیت و سیاست و در همه زمینه ها علیه نظام جمهوری اسلامی، آنچه از دستشان برمی آید می کنند، لیکن تمرکز آن ها بر روی مسایل اقتصادی است. برای اینکه مردم را از دولت جدا کنند، از نظام جدا کنند، فاصله و شکاف ایجاد کنند، دنبال این هستند که در مسایل اقتصادی کشور مشکل ایجاد کنند. (عیوضی، 1392، ص34) اقتصاد یکی از اساسی ترین عوامل مهم توسعه کشورها به شمار می رود و شکوفایی اقتصادی بسترساز پیشرفت در زمینه های گوناگون است؛ به طوری که شاخص های توسعه اقتصادی، ارتباط مستقیم با افزایش بهره وری و در نتیجه شکوفایی فرهنگ، سیاست، اجتماع و رشد دانش و صنعت و...دارد. (اسحاقی، 1390)اقتصاد مقاومتی به عنوان یک راهبرد و برنامه برای مدیریت وضعیت اقتصادی ایران در شرایطی که اقتصاد کشور رشد و بالندگی شایسته ی خود را ندارد و دشمنان نیز همچون همیشه بر سر آرمان های اعتقادی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی کشور سنگ-اندازی می کنند، توسط رهبر فرزانه ی جمهوری اسلامی ایران مطرح شد.مفهوم شناسی اقتصاد از ماده قصد می باشد. القصد: مستقیم نمودن و استوار داشتن راه است. اقتصاد یعنی میانه روی در چیزى که دو طرف آن افراط و تفریط قرار دارد. مثل جود یا بخشش که میان حالت زیاده روی و بخل قرار دارد و شجاعت که حالتى است ما بین تهور و ترس و مانند اینها، (راغب، (502ق)، ج 4، ص197) مثل میا نه روی و متعادل بودن دخل وخرج است. در اصطلاح می توان اقتصاد را این گونه تعریف کرد: علم تخصیص بهینه منابع کمیاب، علم بهترین انتخاب از میان گزینه های مختلف و علم تصمیم عقلایی (دادگر و رحمانی، 1392، ص27)