در این مقاله به بحث
تجربه ی عرفانی و اهمیت آن از دید یکی از عارفان بزرگ قرن ششم ،
سنایی غزنوی که اندیشه های عرفانی او بر عرفای بعد از او نیز تاثیری به سزا داشته است پرداخته شده است . مطالعه در آثار
سنایی ) حدیقه الحقیقه، دیوان، سیرالعباد و ... ( در باب
احوال نشان می دهد که
سنایی به صورت جدی به ابعاد تجربی عرفانی اعم از مقامات و
احوال در فرآیند سیر و سلوک عرفانی توجه داشته است و
تجربه ی عرفانی از دید او گذر از این منازل و البته بر مبنایرعایت
شریعت می باشد . او
شریعت را پلی به سوی حقیقت و رسیدن به
معرفت می داند . که سالک بدون آن در سیر وسلوک عرفانی خویش به منزل نخواهد رسید . او در بررسی
احوال به ویژگی
معرفت زایی
احوال ) تجارب عرفانی ( توجه داشته و با بیان انواع
معرفت تنها معرفتی را که کاملا پذیرفته
معرفت شهودی و عینی است که آن را حاصل تجلی حق تعالیبر دل سالک می داند. که از دید او وجودی غیر از وجود خدا نیست و دیگر هست ها زیر هستی او قرار دارند . بنابراین تجربه عرفانی از دید
سنایی تجربه وحدت شهود و وصال با خداوند است.