وندایک بحثهای نظری و تاریخی گفتمان را از زاویه علوم اجتماعی مطرح میکند و در عمل با موضوع محور گرفتن تحلیل گفتمان بجای نظریهی محوری آن را با رویکرد انتقادی مورد بررسی قرار میدهد وی تحلیل گفتمان را در دو سطح خرد و کلان مورد توجه قرار داده و معتقد است تحلیلگر انتفادی گفتمان در هر دو سطح باید به مسایل و موضوعات مهم اجتماعی بپردازد. از نظر
ون دایک پرداختن به سطوح وجوانب سادهتر گفتمان با اتکاء به زبانشناسی سنتی ،زبان شناسی مدرن، کاربردشناسی زبان و نشانهشناسی قابل حصول است اما پرداختن به سطوح و وجوه نهایی و کلان گفتمان بدون توجه به علوم اجتماعی مقدورنیست. وی معتقد است در این سطح تحلیل گر گفتمان را تنها از منظر ساختار درونی آن مورد توجه قرار نمیدهد، بلکه کنشهایی را که انجام می گیرد و یا فعالیتهای شناختی را که کنشهای اجتماعی مترتببر آن است مورد بررسی قرار میدهد. بر اساس روش گردآوری کتابخانه ای و تطبیق یافته ها با مبانی نظری مطرح شده در منابع نحقیق روشن شد که تحلیل انتقادی گفتمان به کارگرفته شده توسط
ون دایک از سطوح دستور زبان، زبانشناسی، کاربردشناسی زبان و زبانشناسی مدرن فراتر میرود و تحت تاثیر روانشناسی اجتماعی، جامعهشناسی، مردمشناسی، علوم سیاسی، علوم شناختی و مطالعات ارتباطی و به تعبیری علوم اجتماعی قرار میگیرد.