ادبیات طیف وسیعی از حوزههای مختلف را در بر میگیرد که یکی از این حوزهها،
روانکاوی است. راونکاوی از زیرشاخه های دانش روانشناس ی است که در قرن بیستم با کتاب تعبیر رویا فروید آغاز شد و توسط بسیاری از روانشناسان از جمله یونگ و
آدلر ادامه یافت. آلفرد
آدلر به صورت مدون به بررسی و معرفی
عقده حقارت میپردازد و آن را نوعی تلاش روانی میداند که فرد حقیر برای جبران کمبودهایش با استفاده از ابزاری نظیر خشم، تکبر، نفرت و ... در جهت برون ریزی عقده خویش به کار می گیرد.
شازده احتجاب رمان مشهور هوشنگ
گلشیری و روایتی از آخرین شاهزاده خاندان قاجار است که در روند داستان رفتارهای بیمارگونه و متناقضی از خود بروز میدهد. بررسی این رفتارها و مقایسه آنها با ویژگیهایی که
آدلر برای
عقده حقارت در نظر دارد، نشاندهنده همسانی رفتارهای شازده با معیارهای
عقده حقارت است و همین موضوع میتواند بسیاری از تناقضات رفتاری شازده را توجیه کند و زاویه تازهای در خوانش این اثر گرانبها فرا روی خوانندگان قرار دهد.