بررسی ارتباط بین عوامل کلیدی موفقیت پروژه های شش سیگما و عملکرد سازمان

متدولوژی شش سیگما از جمله رویکردهای کارا و اثر بخش حل مساله می باشد که با تعریف و اجرای سیستماتیک پروژه های بهبود در قالب فازهایی معین و با تمرکز بر کاهش نواسانات و عیوب فرایندها، سازمان ها را در دستیابی به اهدافشان یاری می نماید. تا کنون در مقالات مختلف به شناسایی و معرفی فاکتورهای کلیدی موفقیت شش سیگما و بیان تجارب حاصل از اجرای پروژه های شش سیگما بر بهبود فرایندهای مختلف تولیدی و خدماتی پرداخته شده است. از جمله عوامل کلیدی موفقیت شش سیگما (CSFs) می توان به تعهد مدیریت ارشد، ارتباط شش سیگما با مشتریان، ارتباط یا منابع انسانی، فهم متدولوژی و ابزارهای آن و ... اشاره کرد. مرور ادبیات موضوع نشان می دهد تا کنون تلاشهای اندکی در خصوص بررسی تجربی میزان اثربخشی اجرای برنامه شش سیگما بر عملکرد سازمان صورت گرفته است. در این مقاله با انجام پیمایش در شرکتهای منتخب تولیدی ایرانی و در قالب تحلیل های آماری داده های حاصل از تکمیل پرسشنامه توسط مجریان شش سیگما در این شرکتها، به بررسی ارتباط بین CSFs شش سیگما و ابعاد مختلف عملکرد سازمان پرداخته شده است. نتایج تحقیق عناصر شناخته شده موفقیت شش سیگما را تایید و نشان می دهد که ارتباط معنی دار و مثبت بین آنها و ابعاد چندگانه عملکرد سازمان وجود دارد که نشان از تاثیرگذاری مثبت اجرای شش سیگما بربهبود عملکرد میباشد. نتایج این مطالعه می تواند در توسعه مدلهای اجرایی شش سیگما مفید باشد به نحوی که بتوان پروژه های شش سیگما را کاراتر، اثر بخش تر و موفق تر پیاده سازی کرد و در نتیجه به بهبود و ارتقاء عملکرد شرکتها کمک نمود.

Keywords:

شش سیگما , عوامل کلیدی موفقیت , عملکرد سازمانی