بررسی ارتباط اجرای برنامه های استراتژیک با نوآوری کارکنان(مورد مطالعه :سازمان جهاد کشاورزی) abstract
برنامه ریزی استراتژیک و ارزیابی اثربخشی آن یکی از اساسی ترین وظایف مدیران است و سازمان ها برای ماندگاری در فضای رقابتی ناگزیر باید به این مهم بپردازند. .
نوآوری به عنوان فرآیندی رایج حتی در بخش های تاسیس شده می باشد و فرصت های خوبی را برای سازمان ها در ورود به بازارهای جدید و رفع رکود به وجود می آورد.وجود کارکنانی خلاق و نوآور برای سازمان ارزش افزوده محسوب می شود. کارکنانی خلاق همراه با ایده های جدید و
نوآوری سازمانی یعنی(نوآوری محصول،
نوآوری درفرایندها و
نوآوری اداری) در واقع به عنوان مزیت رقابتی در سازمان خواهد بود. یکی از راه های موثر در تصمیمات برنامه ریزیاستراتژیک استفاده از فرآیند های
نوآوری شامل(خلق ایده،حل مسیله،اجرا و انتشار)می باشد.هدف از ارایه این تحقیق ، بررسی تاثیر
برنامه ریزی استراتژیک براساس مدل استراتژیک دیوید بر
نوآوری کارکنان می باشد. و
استراتژی تحقیق، مطالعه موردیاست. روش قابل استفاده در این پژوهش توصیفی - پیمایشی است زیرا تاثیر
برنامه ریزی استراتژیک بر
نوآوری کارکنان موردبررسی قرار گرفته است. از طرفی نوع پژوهش بر اساس اهداف ذکرشده کاربردی است. پژوهش بصورت میدانی و با جمع آوری تعداد 127 پرسشنامه محقق ساخته شده صورت گرفت. نتایج تحقیق به کمک تحلیل معادلات ساختاری SEM و نرم افزارلیزرل تحلیل و بررسی شد و سپس نتایج زیر بدست آمد که بین
برنامه ریزی استراتژیک و
نوآوری کارکنان ارتباط معناداری وجود دارد.بیشترین تاثیر
برنامه ریزی استراتژیک توسط مقدار مجذور همبستگی چندگانه با 0.69 درصد برای حل مسیله وکمترین آن به وسیله اجرا و انتشار
نوآوری با 0.35 تبیین گردید. از این رو به مدیران سازمان ها پیشنهاد می گردد برای ارزیابی همبستگی مثبت بین
نوآوری و حل مسیله و افزایش بهره وری سازمان ها افراد خلاق در سازمان ها را شناسایی کرده و به تقویت ویژگی های خلاقانه آنها بپردازیم زیرا پرورش فرآیند خلاق حل مسیله موجب افزایش کیفیت ستاده های سازمان و بهره وری نیروی انسانی می گردد که این امر جامعه را به سمت رشد اقتصادی و توسعه یافتگی سوق می دهد و در حد امکان روش های اجرایی را اصلاح و بستر آموزش را فراهم کنند.