آب سرآغازی برای زندگی، عجین شده با فرهنگ ایرانی و همواره مترادف با آبادانی می باشد. به هنگام استفاده از این ماده بی بدیل و حیاتی هیچوقت به نبود آن نمی اندیشیم چرا که حتی فکر کردن به کمبود آن نیز به شدت دلهره آور است. امروزه به دلایلی مختلف شاهد به صدا درآمدن زنگ خطری به نام بحران کم آبی می باشیم، رشد روزافزون جمعیت از یک سو، گسترش شهرنشینی و تغییر سبک زندگی از دیگر سو، به همراه کاهش منابع آبی و البته مهمتر از همه این ها، سو مدیریت-های رخ داده در سال های اخیر، بحرانی خود ساخته و از جنس آب را برایمان به ارمغان آوردن است. موارد مطروحه در سطور بالا زمانی بیشتر تامل برانگیز می شود که بدانیم علی رغم اینکه حدود هفتاد درصد از سطح کره زمین را آب فراگرفته است ولی فقط و فقط دو درصد از این آبها شیرین بوده و در این میان سهم کشورمان با داشتن یک درصد از کل جمعیت جهان تنها 0/36 درصد از آب های شیرین دنیا می باشد. در کنار اطلاعات فوق ذکر این نکته نیز ضروری به نظر می رسد که مصرف سرانه آب آشامیدنی در شهرهای مختلف ایران در حدود 142 مترمکعب در سال می باشد که این مقدار از مصرف سرانه، به مراتب بیشتر از برخی کشورهای پرآب اروپایی مانند اطریش با 108 مترمکعب و یا بلژیک با 105 مترمکعب در سال می باشد. همچنین باید بدانیم، میزان هدررفت آب در ایران حدود سی درصد بوده که در قیاس با آمارهای جهانی سه برابر بیشتر می باشد. در ایران تلویزیون همچنان پرمخاطب ترین رسانه جمعی است و بیشتر بینندگان تلویزیون، بیننده آگهی های تجاری پخش شده از این رسانه نیز هستند. وسایل ارتباط جمعی از جمله پدیده هایی هستند که بر کلیه وجوه زندگی انسان سایه افکنده و به آنها سمت و سو می دهند. این وسایل به ویژه تلویزیون، تاثیراتی آشکار، سریع، مستقیم، متعدد و بسیار نافذ بر جامعه دارند، ضمن این که تلویزیون به دلیل امکان پخش هم زمان صوت و تصویر، جذابیت زیادی برای مخاطبان خود ایجاد نموده است.