مدل مفهومی مدیریت زنجیره تامین علم، پژوهش و فناوری در جمهوری اسلامی ایران abstract
مفهوم
مدیریت زنجیره تامین در ادبیات مدیریت طی سال های گذشته با هدف تنظیم روابط بین بخش های مختلف تامین کننده و ارایه کننده خدمات، از مبدا تا مصرف کننده نهایی و کاهش ریسک و حذف اتلاف ها و فعالیت های بدون ارزش افزوده در مسیر تولید و خدمت رسانی، توانسته است توفیقاتی را به همراه داشته باشد.
مدیریت زنجیره تامین در سطح راهبردی، عملیاتی و تاکتیکی با توجه به اهداف سازمانی و در راستای حفظ موقعیت رقابتی سازمان، بر عناصر و ابعادی همچون مصرف کنندگان و خریداران خدمت، فرآیندهای تولید، ایجاد و توسعه خدمات و محصولات جدید، انبارداری و لجستیک تاکید دارد. بهره گیری از استعاره
مدیریت زنجیره تامین در حوزه مدیریت کلان و یکپارچه عناصر و عوامل ذی مدخل در تولید علم، مدیریت تحقیقات، تبدیل دانش به تولیدات ملموس و خدمات، می تواند فهم دقیق تری از جریانات عمومی تولید، نشر و تبدیل علم به محصولات را در اختیار سیاست گذاران و برنامه ریزان قرار دهد. از آنجا که هم اکنون دستگاه ها و سازمان های متعددی، مجری و سیاست گذار نهاد تولید علم، پژوهش و فناوری هستند، شناسایی و دسته بندی آنها در یک زنجیره تامین منسجم از ابتدا تا انتها و تعیین روابط بین ایشان می تواند تصویر هوایی مناسبی را ترسیم نموده، امکان شناخت موازی کاری ها، تعارض ها، نقصان و کمبودها و ارزیابی هر مجموعه در تعامل با مجموعه های پیشینی و پسینی را محقق سازد. ارایه مدل مفهومی جامع و کلان از نهادهای ذی مدخل در زنجیره تولید علم، پژوهش و فناوری، براساس قالب و ایده کلی مدیریت زنجیره تامین، هدف این مقاله است که با استفاده از رویکردهای کیفی و با بررسی اسناد و مدارک صورت گرفته است.