مقاله ی حاضر دو
انقلاب اسلامی ایران و انقلاب 1798 فرانسه را بر مبنای متغیرهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی همچنین دیدگاه های اندیشمندانی چون استاد شهید مرتضی مطهری در مورد علل وقوع انقلاب، دیدگاه تدااسکاچپول در خصوص تبیین انقلاب ایران و سامویل هانتینگتون در خصوص انقلابات و در مورد جابجایی قدرت را مورد مقایسه قرار خواهد داد. در نتیجه در این مقاله به علل وقوع دو انقلاب از زوایای مختلفی چون شرایط و عوامل پیش از انقلاب و علل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و ... نیز ویژگی های مشترکی چون: ایدیولوژی فراگیر، تاثیرات جهانی، گفتمان روشننگری و
دموکراسی بین دو انقلاب در ابعاد سیاسی، فرهنگی و اقتصادی، همچنین در زمینه یدیدگاه برخی از اندیشمندان در خصوص جابجایی قدرت بعد از پیروزی هر انقلاب، تفاوت های اساسی بین این دو انقلاب و علل و زمینه های توسعه و یا عدم
توسعه انقلاب پس از وقوع و دستیابی و به اهداف مورد نظر پرداخته را مورد بررسی قرار خواهد داد. پیروزی
انقلاب اسلامی در بهمن ماه سال 1357 با نظر به اینکه از دیدگاه برخی از صاحب نظران مسایل سیاسی و اجتماعی با شیوه و چارچوب های مشخص وقوع انقلابات از جنبه های سیاسی و اجتماعی و نیز اقتصادی متفاوت بوده است و می توان گفت به نوعی نظریات رایج در خصوص علل وقوع انقلاب در قرن اخیر را نادیده گرفته است به همین لحاظ مورد توجه بسیاری از تحلیل گران مسایل مربوطه در داخل و خارج قرار گرفت.
انقلاب اسلامی در مقایسه با
انقلاب 1789 فرانسه که عمدتا به دلیل گرسنگی و تنگناهای اقتصادی شدید مردم و نیز عدم توجه لویی شانزدهم به مردم فرانسه پس از حمله به زندان معروف باستیل بوقوع پیوست تفاوت های ساختاری با
انقلاب اسلامی مردم ایران در سال 57 داشته که در آن زمان بخصوص از ابتدای سال 1356 که هم زمان با اوجگیری تظاهرات و راهپیمایی های مردم بر علیه رژیم شام بوده است وضعیت اقتصادی به دلیل بالا رفتن قیمت نفت و فروش بالای آن و نیز خفقان شدید حاکم بر جامعه که صدای هر مخالفی را فورا خفه می نمود در بهترین وضعیت مطلوب خود بوده است.