وردی که ندانستیم... توسعه ی کمی در فقدان توسعه ی کیفی در آموزش معماری abstract
شاید حکایت آن پیرمرد باران ساز را شنیده باشید که وردی می خواند و باران باریدن می گرفت و زمین های کشاورزان را سیرابمی ساخت... تا آنکه روزی مردی شاگرد او را اغوا کرد که تو نیز ورد استاد را می دانی؛ پس به نصف قیمت او از کشاورزان بستانو ورد بخوان؛ و او نیز چنین کرد...از فردای آن روز، کشاورزان خرسند، روی به سوی شاگرد می آوردند و او ورد یادگرفته از استاد را می خواند و باران باریدنمی گرفت و استاد پیر همچنان بر چهارپایه نشسته و نظاره گر این هیاهو؛ ... تا آنکه روزی دگر، کشاورزان، سراسیمه و هراسان بهنزد شاگرد آمدند و گفتند: چه نشسته ای که سیلی بنیان کن، مزارع و خانه هایمان را عنقریب با خود خواهد برد ... و شاگرد،ناتوان و درمانده از پاسخ! چرا که او غافل از آن بود که پیرمرد استاد را دو ورد بود؛ با یکی باران، باریدن می گرفت و با دیگریمی گفت تا از باریدن بایستد و شاگرد، ورد دوم را نمی دانست...و ما نیز بسیاریم در این سرزمین که ورد دوم را نمی دانیم...حکایت
آموزش معماری در این کشور و نگاه به توسعه ی آن، به خصوص در دهه های اخیر، به گونه ایست که گویای غفلت از ورددوم است؛ غفلت از آن که بدانیم
توسعه ی کمی را الزامات، ایجابات و زمینه هایی است و سرعت در توسعه، میزان و حجمتحولات و نیز فرایند و چگونگی دگرگونی ها در جریان توسعه ی کمی، از جمله مهم ترین مولفه های بحران ساز در تحولاتمعماری امروز و سال های آینده بوده و خواهد بود.پژوهش حاضر به دنبال استخراج و دسته بندی عوامل موثر بر شرایط تمرکز بر ورد اول (توسعه کمی) و غفلت از ورد دوم درحیطه ی
آموزش معماری کشور است. در این پژوهش، نهایتا تلاش می گردد تا راه کارهای برون رفت از شرایط موجود ارایه شود.