به علل اهمیت موضوع
عقل و
ایمان در مثنوی، این مقاله بر آن است که حقیقت عقلو
ایمان را از نظر
مولوی و
ارتباط آن دو کنار زند و بررسی نماید که
ارتباط عقل وایمان، از دیدگاه شاعر، کلامی است یا فلسفی یا عرفانی، سپس روشن نماید که
عقل وایمان در رسیدن به وحدت عرفانی چه نقشی دارند. نکته شایان توجه این است کهجایگاه
عقل در سخن، اندیشه و جان مولانا، مقدم بر
ایمان است؛ او به
عقل ایمانی وایمان عقلی میاندیشد. این نوشتار، که
عقل و
ایمان و
ارتباط آن دو را از نظر عرفانیمورد تحلیل و بررسی قرار داده است، بر این باور است که در سایر نوشته ها و تحقیقاتادبی کمتر به این زاویه از بحث پرداخته اند لذا بر آن شدم تا این مبحث را در این مقالهبه طور کامل مورد بحث قرار دهم که در ادامه به بیان آن خواهم پرداخت که امیدوارممورد توجه قرار گیرد.