گلستان سعدی از متون کهن فارسی است که به دلیل محتوای والای آموزشی و فرهنگی و زبان شیوا مورد توجه بازنویسان و بازآفرینان قرار گرفته است. بازنویسان و بازآفرینان باید درون مایه های مناسب برای این رده های سنی را از میان داستان های متعدد متون کهن برای اثر خود برگزینند. درون مایه
بازنویسی رستم در دریا، اثر فرهاد حسن زاده از (حکایت غلام عجمی در کشتی) از
گلستان سعدی گرفته شده است. هدف این پژوهش دریافتن چگونگی انتقال
عناصر داستان از متن کهن به بازنویسیمعاصر است. در این پژوهش از روش استقرایی بهره برده شده است. پیرنگ در
بازنویسی همانند متن اصلی دارای گره گشایی معین و بسته است. پیرنگ در
بازنویسی به علت افزوده شدن پیرفتهای فرعی به پیرنگ متن اصلی گسترش یافته. تعداد شخصیتها در
بازنویسی رستم در دریا با متن اصلی آن برابر است و این به دلیل همانندی پیرنگ آن با
بازنویسی است. شیوه شخصیت پردازی در رستم در دریا مطابق با متن کهن به این صورت است که شخصیتها ابتدا از طریق توصیف و سپس از راه عمل معرفی میگردند. درون مایه متن اصلی رستم در دریا به
بازنویسی منتقل شده است. شیوه ارایه درون مایه در
بازنویسی رستم در دریا همانند متناصلی مستقیم است. هر دو داستان با زاویه دید دانای کل به پیش می رود و البته در میان گفتوگوی شخصیتها از زاویه دید اول شخصبهره گرفته شده است.