نقش میانجی بنیان های اخلاقی در رابطه بین وابستگی بین فردی با سبک زندگی زنان چاق

هدف اصلی این تحقیق، بررسی نقش میانجی بنیان های اخلاقی در رابطه بین وابستگی بین فردی با سبکزندگی چاق بود. برای دستیابی به این هدف، از روش تحقیق پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری این مطالعه،زنان دارای اضافه وزن یا چاق مراجعهکننده به کلینیک چاقی بیمارستان تخصصی و فوق تخصصی سینا در شهرتهران بودند. حجم نمونه با توجه با حجم جامعه متناظر، 200 مورد برآورد شد که به روش نمونه گیری قضاوتی،انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های مورد نیاز، از چهار پرسشنامه استاندارد شامل وابستگی بین فردیهیرشفیلد و همکاران، پرسشنامه بنیان های اخلاقی هایت و گراهام و پرسشنامه سبک زندگی استفاده شد. نتایجاین مطالعه نشان داد که زنان در ابعادی از سبک زندگی مانند سلامت روان شناختی، سلامت جسمانی، کنترل وزنو تغذیه و ورزش و تندرستی که در ارتباط نزدیک با کنترل چاقی هستند، عملکرد ضعیفی دارند. نتایج تحلیلهمبستگی نشان داد که رابطه مثبتی بین بنیان های اخلاقی با سبک زندگی سالم وجود دارد اما رابطه بینوابستگی بین فردی و سبک زندگی سالم یک رابطه منفی و معکوس است. نتایج تحلیل مسیر هم علاوه بر تاثیرمستقیم وابستگی بین فردی و بنیان های اخلاقی بر سبک زندگی، نقش واسطه ای بنیان های اخلاقی در ارتباط بینمتغیر سبک زندگی را تایید و بین وابستگی بین فردی و سبک زندگی را رد نمود. متغیر بنیان های اخلاقی ووابستگی بین فردی دومین و سومین متغیر مهم پیش بینی کننده و تاثیرگذار بر سبک زندگی زنان چاق شناخته شدند.

Keywords:

بنیان های اخلاقی , سبک زندگی , وابستگی بین فردی