جنبش انقلابی مدرنیسم به کمک شاخصه های مختلفی چون تغییر مداوم، نوشدگی دایمی و نگاه ماشینی به همه ی اتفاقات معرفی و شناخته می شود. یکی دیگر از این شاخصه ها نفی
تاریخ از سوی نظریه پردازان مدرنیست و کنار گذاشتن دستاوردهای آن است. این ویژگی و اصل در مدرنیته همواره با سوالات و چالش های بسیاری روبرو بوده است. در این مقاله سعی شده است با بررسی مبانی فکری این مکتب و تحلیل آثار و نوشته های لوکوربوزیه، به عنوان یکی از سردمداران جنبش مدرن، صحت این شاخصه به ویژه در بعد عملی؛ یعنی معماری، مورد واکاوی قرار داده شود. بنابراین به روش مطالعه ی کتابخانه ای و بررسی اسناد و سپس توصیف و تحلیل داده های حاصل پاسخ به دو سوال پی گرفته شود که آیا در یک نگاه کلی در
معماری مدرن ردپایی از
معماری گذشته وجود دارد و دوم
معماری گذشته چه اثری بر معماری سردمدار معماری مدرن، لوکوربوزیه، داشته است. مطالعات نشان می دهد که مدرنیته ممکن است پیشنهاد رد و نفی
تاریخ را داده باشد ولی در بعد معماذی این کار به راحتی ممکن نیست و همواره انعکاسی از دستاوردهای معماران پیشین در آثار
معماری مدرن قابل رویت است.