نظر ابن خلدون و اصحاب نحله ستیزه درباره منشاء دولت

Publish Year: 1370
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 295

This Paper With 26 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_QJSS-1-1_008

تاریخ نمایه سازی: 23 دی 1396

Abstract:

موضوع علل ظهور دولت از روزگار باستان به این سو همواره مورد توجه متفکران اجتماعی قرار گرفته است. هر چند این مساله عمری دراز دارد و در طی قرن های پیشین برای حل آن مساعی گوناگون به عمل آمده است، باز باید گفت که در باره ویژگی های دون و ریشه ها و سیر تکامل آن نظر واحدی پدید نیامده است. در این مقام از میان نظریه های نسبتا مقبول یکی را پیش می نهیم و آن نظریه کشاکش یا ستیزه اجتماعی است. محققان بسیار از زمان پلی بیوس در سده دوم پیش از مسیح تا فرانتس اپن هایمر ستیزه بین جامعه ها را عامل اصلی ظهور دولت تلقی کرده اند. هواداران نظریه ستیزه، به تلویح یا به تصریح، دولت را محصول سه عامل دانسته اند: 1- باید اقلیتی که از لحاظ دستیابی بر مقاصد خود از اکثریت برتر است از عهده کنترل اکثریت برآید و این در حالی است که اکثریت به نوبه خود برای زدودن سلطه اقلیت تلاش می کند. 2- باید رسم مالکیت خصوصی در میان اقلیت حاکم و اکثریت محکوم برقرار باشد. 3- باید هر دو گروه در خاکی مستقر باشند، به بیان دیگر، حاکمیت دولت مستلزم وجود یک قلمرو مشخص است. روشن است که دولت مورد بحث نحله ستیزه، دولتی است طبقاتی، نهادی است متضمن دو بخش اجتماعی وسیع که با یکدیگر از لحاظ مقام و اقتدار، فرق بسیار دارند. یکی از آن دو عملا دستخوش تحمیلاتی است که از آغاز ظهور دولت پدید آمده است و دیگری موجد این تحمیلات است و می کوشد آن را اعمال کند. به قول اپن هایمر هر دولتی در طول تاریخ، دولتی طبقاتی است. یعنی نهادیست شامل گروه های اجتماعی فرا دست و فرودست که براساس مقام یا مالکیت از یکدیگر متمایزند. باید دانست که این نظر منحصر به نحله ستیزه نیست. از لحاظ آن تقسیم جامعه به طبقات و در نتیجه، ظهور دولت بر اثر غلبه یک گروه بی طبقه بر گروه بی طبقه دیگر پدید می آید. گروه غالب به عنوان یک طبقه اجتماعی حاکم و صاحب امتیاز می شود. بنابراین دولت محصول چیرگی یک قبیله ابتدایی بر قبیله ابتدایی دیگر است. به همین سبب در جامعه سه عامل جدید سر بر می آورد. طبقه بالا، طبقه پایین و حکومت طبقه بالا و حاکمیت آن طبقه بر یک خطه معین. این سه عامل است که دوره ماقبل را از دوره ما بعد آن تفکیک میکند. از یک نکته نباید غفلت ورزیم و آن این است که ستیزه به خودی خود و به تنهایی موجد دولت نیست بلکه پس از آنکه ستیزه به صورت جنگ واقعی در می آید و باعث غلبه یک گروه بر گروه دیگر می شود، دولت تحقق می یابد. به طور کلی نحله ستیزه در بیان ماهیت و منشا دولت ابلاغ می کند که ستیزه و غلبه ناشی از آن، موجد دولت است و فرض بر این است که این تحول اساسا در جامعه بی طبقه ابتدایی صورت گرفته است. از دیدگاه نحله ستیزه، جامعه ابتدایی ویژگی هایی دارد.

Authors

جواد یوسفیان

عضو هییت علمی دانشکده علوم اجتماعی ،دانشگاه علامه طباطبایی