امروزه در تمام سازمان ها، روحیه نیروی انسانی ، از مسایل مورد عنایت است و این مساله بطور خاص در نیروهای مسلح کشورها از دو جهت مورد توجه می باشد؛ اینکه چگونه می توان روحیه قوای خودی را تقویت و روحیه نیروهای دشمن را تضعیف نمود این موضوع در
دکترین نظامی نهج البلاغه نیز جایگاهی ویژه دارد. دکترین نظامی، آن دسته مفاهیم، اصول، سیاست ها و اقدامات را شامل می شود که لازمه ساماندهی مطلوب و موثر
نیروهای نظامی در شرایط مختلف تاکتیکی و خدماتی است؛ اموری چون تجمیع، تمرین، تجهیز، تقویت، سازماندهی و بکارگیری نیروها، در زمره این اقدامات است. تقویت روحیه قوای خودی و تضعیف روحیه نیروهای دشمن نیز از جمله مولفه های
دکترین نظامی است که دانش
روانشناسی نظامی به آن می پردازد و این موضوع از نگاه نهج البلاغه، به عنوان منبعی سرشار از آموزه های نظامی، دور نمانده و پژوهش حاضر، که از نظر هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت، توصیفی- تحلیلی است؛ با روش جمع آوری کتابخانه ای، کوشیده است برخی مولفه های روان شناسی نظامی را به روش استقرایی تحلیل نماید. نتایج تحقیق نشانگر آن است، عمل به راهکارهای کاربردی و دقیق
نهج البلاغه در این زمینه، موجب تقویت روحیه نیروهای خودی و تضعیف نیروهای دشمن، و دستیابی سریعتر به اهداف نظامی خواهد بود.