چالشهای حاکم بر رژیم بهره برداری از منابع آب سطحی حوضه آبریز هراز

رژیم بهره برداری از منابع آب سطحی رودخانه هراز که خود متشکل از دو شاخه هراز و بابلرود می‌باشد بسیار پیچیده و قابل تامل است. بطوریکه در بالادست این حوضه با توجه به وجود سد مخزنی لار فرایند انتقال آب بین حوضه‌ای حوضه خزر به حوضه دریاچه نمک انجام می‌گیرد. همچنین در محل ورود به دشت یک انتقال بین حوضه‌ای دیگر در مقیاس کوچکتر از رودخانه هراز به بابلرود از طریق مجرای رودخانه کاری انجام می‌گیرد. فرایندهای فوق‌الذکر و همچنین تامین بخشی از نیازهای کشاورزی و آبزی‌پروری توسط آبندانهای منطقه شرایط پیچیده‌ای را در روند بهره برداری از رودخانه هراز فراهم می آورد. در این مطالعه با توجه به تامین نیازهای کشاورزی و آبزی پروری در مقاطع مختلف رودخانه مقادیر برداشتها با دو روش برآورد شده است(محاسبه نیازها از پایین دست و برآورد حق آبه ها از ظرفیت نقاط برداشت آب). همچنین نیازهای زیست محیطی منطقه نیز با چند روش مختلف از جمله روشهای مونتانا و درصدهای احتمال برآورد شده است. در نهایت با بررسی مقادیر برداشتها و آوردها مشخص گردید که حتی در وضعیتهای متوسط جریان (بدون لحاظ خشکسالی) تامین نیازهای زیست محیطی رودخانه در بخش عمده‌ای از بازه‌ها قابل تامین نبوده و یا با مشکل عمده مواجه است.

Keywords:

هراز , روش مونتانا , بهره برداری از رودخانه , نیاز زیست محیطی , حق آبه , انتقال بین حوضه ای