بررسی کلیه عوامل موثر در کارایی کلی برنامه اوسینک جهت بهبود باروری در گاوهای شیری abstract
تلقیح مصنوعی به عنوان یکی از مهمترین راهکارهای تسریع بهبود ژنتیکی در تولید مثل حیوانات محسوب میگردد. مهمترین مشکل اساسی برای استفاده از این تکنیک انجام فحل یابی دقیق توسط نیروی کارگری آموزش دیده می باشد. استفاده از برنامه های کنترل دینامیسم فولیکولی و طول عمر جسم زرد به عنوان یکی از راهکارهای غلبه بر مشکل فحل یابی توسعه یافته است. برنامه
اوسینک به عنوان رایج ترین برنامه همزمانی تخمک گذاری در گله های
گاو شیری محسوب می شود. این برنامه شامل تزریق
GnRH در مرحله تصادفی از سیکل فحلی و به دنبال آن تزریق
PGF2α هفت روز بعد میباشد. تزریق دوم
GnRH 48 ساعت متعاقب تزریق
PGF2α انجام میگیرد. تلقیح مصنوعی زمان بندی شده 16 ساعت (محدوده 8 تا (24 بعد از آخرین تزریق
GnRH انجام میشود. استفاده از این سیستم همزمان سازی منجر به همزمانی تخمک گذاری در یک بازه محدود شده و اجازه تلقیح در زمان ثابت را بدون تشخیص فحلی فراهم می آورد. اولین تزریق
GnRH باعث تخمک گذاری و یا لوتیینی شدن همه فولیکولهای در حال رشد بزرگ میشود. در نتیجه، یک موج جدید فولیکولی در تمام گاوها حدود 3 روز بعد از تزریق آغاز میشود. بنابراین، تمام دامهای ماده موجود در گروه واجد فولیکول های در مرحله یکسان رشد خواهند بود. علاوه بر این،
GnRH باعث تحریک رشد بافت لوتیال از سلولهای فولیکول غالب سابق میشود. تزریق
PGF2α باعث تحلیل جسم زرد ناشی از تزریق اولیه
GnRH شده و در نهایت تزریق آخرین
GnRH منجر به افزایش هماهنگی تخمک گذاری در یک گروه از گاوها خواهد شد. موفقیت اولین تزریق
GnRH برای همزمان سازی رشد فولیکولی در گاو بسیار خوب است ولی در تلیسه ها میزان موفقیت کمتر است. مطالعه حاضر کلیه عوامل اثر گذار در موفقیت کلی این برنامه به منظور بهبود باروری در گله های
گاو شیری را مورد بررسی قرار میدهد.