بر اساس تعریف سازمان جهانی بهداشت سلامت حال رفاه کامل جسمی روانی و اجتماعی صرفا فقدان بیماری به معنای سلامت نمی باشد. بسیاری از عوامل می توانند آثار سوء بر سلامت بگذارند. وقوع بلایا که با میزان زیادی مرگ و میر، آسیب های جسمانی روانی و تخریب همراه است، سلامتی افراد باقی مانده در محل آسیب را به خطر می اندازد. بعد از وقوع حادثه مردم نیاز فوری به غذای کافی، پوشاک، دارد، مسایل بهداشتی و بهسازی محیز دارند و این امر وظیفه مردم دولت و جهانیان است که جام مردم آسیب دیده را نجات دهندو سطح سلامتی آنها را حفظ نموده و به آنها کمک کنند تا زندگی عادی را شروع کنند. یکی از ابعاد سلامتی که پس از وقوع حوادث کمتر مورد توجه قرار می گیرد رسیدگی به بهداشت روان بازماندگان حادثه و حتی امدادگران حاضر در صحنه می باشد. ویرانیهای طبیعی خسارات مالی و مادی را می توان با تلاش انسانی در مدت کوتاهی جبران کرد اما ویرانیهای روحی آدمی را که در زیر آوارهای عم و مصیبت، آسیب دیده به سادگی نمی توان ترمیم کرد. شاید سالها زمان نیاز دارد تا پس لرزه های روانی و اجتماعی این فاجعه به سکون و آرامش برسد. توجه به شرایط بهداشت روحی و روانی افراد در محل و تخفیف دادن آسیب های روانی یکی از مهمترین ابعاد کاری است که باید در مدیریت بحران به آن پرداخت. برنامه ریزی برای بهداشت روان انسانها در مناطق درمعرض خطر در سه مرحله قبل از وقوع حادثه در حین و پس از وقوع حادثه باید انجام گیرد.
بحث: متخصصان بهداشت روانی معتقدند که شناسایی حوادث فشار زای روانی و کنترل آنها و آموزش شیوه های مقابله ای مثبت و مبتنی بر حل مسئله می تواند در تامین بهداشت روانی افراد موثر واقع گردد. در حوادث غیر مترقبه و بلایای طبیعی واکنشهای روانی افراد به حوادث تقریبا یکسان است بحث آموزش امدادگران برای کمک به حادثه دیدگان در مراحل اولیه پس از وقوع و سپس کمک به خود امدادگران جهت سازگاری و انطباق با شرایط موجود آموزش وسیع افراد در سطوح مختلف و ارائه راهکارهای عملی در زمینه بهداشت و سلامت عمومی آماده سازی آنان قبل از وقوع می تواند از تخریب روانی بشتر آنها در هنگام وقوع حوادث پیشگیری نموده و با آموزش تیم ها در جهت کمک به بازسازی و ناتوانی روانی افراد باقی مانده کمک موثری نمود. اینکه افراد حاضر در صحنه وقوع بلایا چه واکنشی نشان می دهند، بسته به عظمت فاجعه، طول مدت آن، درجه ای از خطر که فرد را تهدید می کند، مسئولیت افراد، ثبات و هیجانات مکانیسم های انطباق از تجربیات گذشته، فروانی تجربیات مشابه، توقعات فردی، آموزش افراد، تراژدی های اخیر در زندگی افراد، حمایت و درک همکاران و مدیران، مداخله رسانه ها و آشنایی با قربانیها دارد.
نتیجه گیری: مقاله حاضر می پردازد به ارائه مدلی که می تواند در جهت پیشگیری کاهش شیوع و تشدید عوارض روانی به منظور افزایش توان انطباق و آماده سازی بازماندگان و افراد حادثه و امدادگران تقویت مهارتهای اجتماعی آنان و کمک به جامعه برای سازماندهی مجدد خود یاری و بازسازی جامعه و در نهایت ارتقاء سطح سلامت موثر واقع گردد.