بررسی قدرت و حکومت در اندیشه ی ماکیاولی و نقد آن بر اساس دیدگاه امام خمینی (ره) abstract
حکومت لازمه زندگی اجتماعی انسانها است و وجود حاکمیت به دلیل آنکه عهده دار و مسیول ایجاد نظم، امنیتو اجرای قانون در جامعه بوده دارای ضرورت عقلی است به گونه ای که بدون
حکومت اجتماع دچار هرج و مرجمی شود. هر حکومتی دارای اقتدار سیاسی است و این ویژگی جدانشدنی همه دولتها و
حکومت هاست. با توجهبه اینکه
قدرت هسته مرکزی
حکومت است می توان گفت
قدرت سیاسی در یک
حکومت هنگامی که از مشروعیتاجتماعی برخوردار باشد به آن اقتدار گویند و زمانی که از مشروعیت اجتماعی برخوردار نباشد باعث استبداد میگردد با توجه به این مسایل در این پژوهش سعی شده است نظریات و آرای سیاسی دو اندیشمند نامدار جهانغرب و اسلام، نیکولو
ماکیاولی و
امام خمینی پیرامون دو مقوله
قدرت و
حکومت با تکیه بر روش تحلیلی ونقدی مورد بررسی قرار گیرد. که
ماکیاولی با نگاه واقع گرایی متاثر از شرایط اجتماعی و سیاسی جامعه ی خویشبه اندیشه ورزی در دو مقوله
قدرت و
حکومت پرداخته و
امام خمینی نیز با بهره گیری از مبانی فکری اسلامی،اقدام به ارایه نظریات در باب
قدرت و
حکومت می کنند. پژوهش در افکار سیاسی ماکیاولیپیرامون این دو مبحث، و نقد آن با بهره گیری از نظرات امام راحل این نتیجه را به دست می دهد که هر چند
ماکیاولی باواقع گرایی مطلق به تحلیل مسایل پرداخته و ارایه ی راهکارهای عملی در سیاست را منجر به موفقیت و پیروزی حاکمانمی داند لیکن اندیشه و آرای مبتنی بر مبانی و آموزه های اسلامی حضرت امام (ره)، این نوع طرز تفکر و عمل
ماکیاولی رانقد و رد می کند.