واکاوی روش های طرح معماری مراکز نگهداری کودکان کار از منظر ابعاد اجتماعی و روان شناسی محیطی abstract
زمانی که نام
کودک در مسیله طراحی نمود پیدا می کند، ناخودآگاه توجه به عوامل زیبایی شناسی رنگ، فرم و فضا به عنوان عامل موثر در تشکیل شخصیت آن ها و رابطه آن با
معماری به میان می آید. اما متاسفانه فضاهایی که برای رشد و نگهداری کودکان خلل می شوند، به ابعاد مختلف وجودی
کودک توجه ندارند و با ادراک، فعالیت ها و نیازهای مخاطبان آن هماهنگ نیستند. بنابراین کودکان در طراحی
معماری فضا مورد التفات قرار نداشتند. مسیله در اینجا کودکان بی سرپرست هستند، کودکانی که ناخواسته از مهرمادر و دست نوازش گر پدر محروم مانده اند و بدون تکیه بر والدینشان رشد می یابند و بدلیل شرایط خاص زندگیشان، بیشتر از دیگر کودکان در معرض خطرات ورود به جامعه و... قرار گرفته اند که اگر به آن ها توجه نشود هم برای خودشان و هم برای آینده جامعه خطرناک خواهد بود و این مسیله ضرورت پرداخت به این موضوع را چندی برابر می کند. طراحی به گونه ایست که در آن بعد روانشناسی و زیبایی شناسی
معماری به طور همزمان بتوانند هممسایل و مشکلات فیزیکی و هم مسایل روحی و عاطفی آنها را برطرف نمایند. بدی منظور ایجاد مراکزی برای نگهداری ای کودکان و نوجوانان، به گونه ای که استاندارد های لازم در آن ها رعایت شده باشد به شدت احساس می شود. برای طراحی چنی مکان هایی لازم است به گونه ای عمل شود که صرف نظر از روابط اجتماعی محیط، عوامل کالبدی آن نیز در رشد شخصیتی کودکان موثر باشد. هدف، ارایه راه کار هایی جهت طراحی مرکزی برای نگهداری کودکان بی سرپرست است تا پاسخگوی نیاز ها و خواسته های آن ها باشد. تحقیق حاضر از طریق توزیع پرسشنامه و تجزیه و تحلیل نتایج آنها انجام شده است . میزان سرزندگی فضاهای آموزشی و هنری مختص کودکان کار در مناطق مورد مطالعه ضعیف ارزیابی شد. از طرف دیگر میزان تاثیر عوامل سازنده منظر عینی و ذهنی در سرزندگی محیط بررسی شده و نتایج نشان دادند که منظر ذهنی در ارتقاء سرزندگی فضاهای آموزشی و هنری نقش موثرتری نسبت به منظر عینی دارد . و پژوهش حاضر واکاوی روش های طرح
معماری مراکز نگهداری کودکان کار از منظر ابعاد اجتماعی و روان شناسی محیطی رامی توان درخور توجه داشت.