زندگی دسته جمعی این نیست که گروهی از انسانها در کنار یکدیگر و در یک منطقه زیست کنند و از یک آب و هوا و یک نوع مواد غذایی استفاده نمایند. درختان یک باغ نیز در کنار یکدیگر زیست می کنند و از یک آب و هوا و یک نوع مواد غذایی استفاده می نمایند، همچنان که آهوان یک گله نیز با هم می چرند, با هم می خرامند و با هم نقل مکان می کنند. اما نه درختان و نه آهوان هیچ کدام زندگی اجتماعی ندارند و
جامعه تشکیل نمی دهند. تشکیل
جامعه منوط به اهداف می باشد که از سطح خرد شروع شده تا به سطح کلان برسد. نظر به اینکه از راه
تعلیم و
تربیت می توان موجبات رشد فردی و رفاه جمعی را فراهم نمود، این جریان در زندگی انسانی نقشی مهم دارد. به طور کلی پرورش استعدادهای فردی، تحکیم پایه های زندگی جمعی، گسترش آرمان های دموکراتیک و ایجاد تفاهم میان افراد انسانی در سایه ی
تعلیم و
تربیت به شیوه
نوین در
جامعه امروزی که با سرعت پیشرفت بالا می باشد، صورت می گیرد. دراین مقاله مفهوم
جامعه و ویژگی های آن, رابطه
تعلیم و
تربیت نوین با جامعه, رویکردهای نظری که شامل سه نظریه ی کارکردگرایی، تضادگرایی و کنش متقابل و تاثیر متقابلی که هر یک از نظریه ها با
تعلیم وتربیت
نوین دارد مورد بررسی قرار گرفته است؛ سپس، به اصول و روش های
تعلیم و
تربیت نوین از دیدگاه اسلامی اشاره شده است و در نهایت دیدگاه ها, راهکارها و آسیب ها از دیگر مباحث پرداخته شده در این مقاله است. روش جمع آوری این مقاله, روش کتابخانه ای بوده است.