در دنیایی زندگی می کنیم که تغییرات، سریع جهانی می شوند. واژه هایی مثل اقتصاد دانشی، سازمان های دانشی ودانشگران برای ما روز به روز مانوس تر می شوند. تغییرات سریع، در کنار چالش ها، فرصت هایی را نیز در اختیار سازمان هااعم از خصوصی و دولتی قرار داده است. حدود دو دهه است که مفهومی با عنوان
مدیریت دانش در کنار سایر عوامل موثربر موفقیت سازمان ها همچون سرمایه انسانی، سرمایه مالی، سرمایه تکنولوژیکی و ... نقشی موثر در در عرصه سازمان ومدیریت ایفا می کند. در سالهای اخیر سازمان ها و شرکت های مختلف پیوستن به روند دانش را آغاز کرده و در تلاشهستند که به یک سازمان یادگیرنده تبدیل شوند. سازمانی که توانایی انطباق مناسب و سریع با محیط پویا، متغیر و رقابتیاطراف خود را داشته باشد.
مدیریت دانش به عنوان یک استراتژی کسب و کار به منظور ایجاد یک سازمان یادگیرنده بهکمک سازمان ها میآید و طی آن سازمان به تولید ثروت از دانش و یا سرمایه فکری خود می پردازد.در این مطالعه که به روش مروری انجام گرفته است و نتایج حاصل با بررسی و مطالعه کتب و مقالات تخصصی به دستآمده، پس از تبیین مفهوم دانش و مدیریت دانش، سعی گردیده ابتدا به اهمیت
مدیریت دانش و رشد و توسعه آن در دنیایامروز و سپس به ضرورت استقرار
مدیریت دانش در سازمان های دولتی و پیچیدگی ها و مولفه های کلیدی آن پرداختهشود. در ادامه به همراه نتیجه گیری، پیشنهاداتی نیز در جهت اجرای موفقیت آمیز
مدیریت دانش در سازمان ها ارایه شده است.