بررسی رابطه عوامل آموزشی با عامل سازمانی موثر بر تفکر انتقادی در دانش آموزان

هدف این پژوهش، بررسی عوامل آموزشی و سازمانی موثر بر تقویت تفکر خلاق دانش آموزان دوره اول متوسطه از دیدگاه دبیران شهرستان بروجرد بوده است. در راستای این هدف، دیدگاهها و نظرات دبیران در رابطه با عوامل آموزشی با عامل سازمانی در ارتباط با تفکر انتقادی مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است. پژوهش از نوع کاربردی و روش انجام آن توصیفی – پیمایشی بوده است. جامعه آماری، شامل کلیه دبیران زن و مرد دوره اول متوسطه شهر بروجرد 771 نفر در سال تحصیلی 95-96 بود. روش نمو نه گیری در این پژوهش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم بوده است، زیرا توزیع جمعیت در گروه ها و طبقات مختلف، متفاوت بوده است تعداد نمونه ها متناسب با حجم جامعه آماری دبیران مرد و زن 378 دبیر مرد و 378 دبیر مرد و 393 دبیر زن 125 دبیر مرد و 131 دبیر زن از بین 26 مدرسه انتخاب شده است که بر اساس جدول مورگان و کرجسی جمع کل نمونه ها 257 نفر برآورد گردید. ابزار گرد آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن توسط پنج نفر از استادان و متخصصان امر تعلیم و تربیت مورد تایید قرار گرفت. پایایی کلی آن با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ 0/94 برآورد گردید. تحلیل آماری یافته ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 23 ، انجام شده است. یافته ها و نتایج پژوهش نشان داد که: عوامل روش تدریس ، محتوا و سازماندهی محتوا و مدیریت به طور معنا داری بیش از سطح متوسط بر تقویت تفکر خلاق دانش آموزان موثر بوده است. به علاوه، میانگین نمره دیدگاه دبیران از نظر جنسیت در خصوص عوامل (روش تدریس، محتوا و سازماندهی محتوا) بر تقویت تفکر خلاق دانش آموزان تفاوت معنا داری داشته، بدین معنا که دبیران مرد تاثیر عوامل مذکور را بیشتر ارزیابی نمودند، و در مورد عوامل (ارزشیابی و مدیریت) بر تقویت تفکر خلاق دانش آموزان تفاوت معنا داری نداشته است. همچنین، میانگین نمره دیدگاه دبیران از نظر مدرک تحصیلی ، رشته تحصیلی ، سابقه خدمت در خصوص عوامل (روش تدریس، محتوا و سازماندهی محتوا، ارزشیابی و مدیریت) بر تقویت تفکر خلاق دانش آموزان تفاوت معنا داری نداشته است

Keywords:

تفکر خلاق , تفکر انتقادی , عوامل سازمانی , عوامل آموزشی