مطالعه نقش واسطه هوش فرهنگی بر رابطه بین ابعاد فرهنگی و نوآوری

رشد روزافزون تعاملات و مبادلات بین المللی و ناهمگونی نیروی کار، توجه بسیاری صاحب نظران مدیریت و کسب وکار را به شناسایی و تقویت قابلیت هایی که به حضور اثربخش در محیط های بسیار پیچیده و پویای جهانی بی نجامد، معطوف کرده است. هدف پژوهش حاضر مطالعه نقش واسطه هوش فرهنگی بر رابطه بین ابعاد فرهنگی و نوآوری می باشد. جامعه آماری پژوهش کارکنان اداره مالیات کرمانشاه که بالغ بر تعداد 150 نفر و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 108 نفر تعیین گردید که به طریق نمونه گیری تصادفی متناسب با حجمانتخاب شدند. روش پژوهش توصیفی-پیمایشی و از نظر نحوه اجرا همبستگی است و از نظر داده کیفی است. جهت تحلیل اطلاعات از آزمون ضریب همبستگی استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از این است که هوش فرهنگی بر رابطه بین ابعاد فرهنگی و نوآوری تاثیر معناداری دارد. و در نهایت به مدیران پیشنهاد می گردد که در سازمان امور مالیاتی به ابعاد فرهنگی سازمان در جهت رسیدن به اهداف مشترک ارزش داده شود و با تشکیل تیم های کاری زمینه ارایه ایده های خلاق و نو و همچنین یادگیری چیزهای جدید را برای کارکنان فراهم کنند تا زمینه بروز نوآوری در میان کارکنان سازمان امور مالیاتی تقویت شود.

Keywords:

نوآوری سازمانی , هوش فرهنگی , ابعاد فرهنگی