عرفان یک جهان بینی روحانی و ساختار علمی و فرهنگی معنوی است که از راه تزکیه قلب و سیر و سلوک، به شناخت و معرفت حق تعالی می پردازد، همچنین در میان تمام مسیرهایی که به تکامل بشر می انجامد، راه های زیاد، نو و متفاوتی را برای ملاحظه و شناخت خود و حقیقت به انسان عرضه می کند. در میان اندیشه های خاص عارفانه
خوف به عنوان حالی از
احوال عرفا جایگاه خاصی دارد و در متون عرفانی نیز مورد توجه قرار گرفته است.
خوف از خدا پیرایه ای است که نه تنها عامه بندگان وسالکان؛ بلکه آنان که به عالم تحقیق رسیده اند و منبع اسرار الهی گشته اند، بر خود بسته اند و بدان می بالند. از این گذشته عرفا عرش وفرش و فرشتگان و پیغامبران و صدیقان را به ترسگاری وصف نموده اند و این
خوف در جای جای سخن آنان مشهود است.در این پژوهش کوشش می شود ضمن بررسی حال
خوف در
عرفان اسلامی و تعریف و بیان انواع، مراتب و درجات آن، به ارتباط آن با دیگر
احوال و مقامات عرفانی نیز پرداخته شود.