در قوانین موضوعه و جاری جمهوری اسلامی ایران، در زمینه های مختلف مقرراتی وجود دارد کهدر آنها تفاوتهایی بین زن و مرد دیده می شود و حداقل بعضی از آنها تبعیض آمیز هستند.بررسی اینگونه مقررات از چند نظر حایز اهمیت است، یکی از این جهت که اگر واقعا اینمقررات تبعیض آمیز و جرم زا هستند و اجرای آنها موجب بی عدالتی در مورد
زنان میشودوظیفه شرعی و انسانی ایجاب مینماید که در مقام اصلاح آنها برآمده، جهت دیگر الزامات بین-المللی دولت ایران است که تخلف از آن در سطح جهانی به ویژه در مجامع حقوق بشری، انتقاداتو گاه تصمیماتی را در قالب صدور قطعنامه علیه دولت ایران برمی انگیزد و دولت نمی تواند نسبتبه آنها بی تفاوت باشد. از سوی دیگر عمده این مقررات مبنای شرعی و فقهی دارند و وقتی بهعنوان حکم اسلامی مطرح می گردند، طبعا دیدگاه و بینش اسلامی به چالش کشیده میشود و لازماست با بررسی دقیق این مقررات، مبانی و فلسفه و حکمت آنها و یا برخلاف آنچه در ظاهر امرمشهود است، دیدگاه واقعی اسلامی را پیدا کرده و اصلاح و تغییر آن را با کشف آن دیدگاه باعنایت به مقتضیات زمان و مکان و با استفاده از اجتهاد پویا امکان پذیر ساخت و با تبیین و توجیهمنطقی و عقلی دلیلی قانع کننده به عمل آورد و در نتیجه ایهام داشتن احکام تبعیض آمیز وغیرعادلانه را از اسلام زدود؛ لامحاله برای رسیدن به نقطه ای که حقوق
زنان با کرامت انسانیشانمطابقت کند باید نسبت به
قوانین کیفری جرمزا در مورد زنان، نظیر: مقررات دیه، قصاص، تحمیلمسیولیت کیفری زودرس و ...، تجدیدنظرکرد. در این مقاله تلاش میشود به بررسی تشدیدمجازات نسبت به
زنان با دید انتقادی تحلیل شود و در نهایت پیشنهاداتی در راستای اصلاحقوانین کیفری نسبت به
زنان ارایه گردد.