نقش تعاریف و مفاهیم در طرحهای آماری

Publish Year: 1371
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 1,277

This Paper With 6 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

ISC01_034

تاریخ نمایه سازی: 15 اسفند 1388

Abstract:

پس از جنگ جهانی دوم، و به ویژه در بیست سال اخیر، تعاریف و مفاهیم در هر یک از رشته‌های علوم و فنون مورد استفاده تخصصهای گوناگون قرار گرفته است و در مواردی یک تعریف یا مفهوم خاص در رشته‌های مختلف علوم مفاهیم متفاوت داشته است. واژه آمار نیز از مواردی است که با مفاهیم گوناگون بکار می‌رود. در یکی از دانشگاه‌های ایران یکی از اساتید در طول چند ترم تحصیلی از دانشجویان خواسته بودند که آمار را تعریف کنند، با جمع‌آوری پاسخهای دریافتی حدود 165 تعریف گوناگون برای آمار ذکر شده بود. در فرهنگ لغات عمید در مقابل واژه‌های تعریف و مفهوم آمده است: تعریف= شناساندن حقیقت امری، یا مطلبی را برای کسی بیان کردن. مفهوم= فهمیده شده، دانسته شده، آنچه به فهم و ادراک درآید. با توجه به تعریف واژه "تعریف" متوجه می‌شویم که حقیقت امر ابتدا برخورد ما باید روشن شود. به عبارتی برای انتقال اطلاعات ایجاد درک مشترک ضروری است. پس انتقال تصورات و مفاهیم و لغات و اصطلاحات مستلزم داشتن درک مشترک است زیرا این الفاظ حکم زبان علم را دارند که برای غیر اهل فن درک آن مشکل و گاهی بدون ذکر مقدمه غیرممکن است. بنابراین به کار بردن الفاظ مشترک یا معانی مشترک کمک موثری در تفهیم می‌کند. تعریف مفاهیم علمی و این که روشن شود منظور ما از تعاریف کلمات و ردیف کردن منظم آنها به دنبال همه چیست، خیلی اهمیت دارد. اگر به تعریف کلماتی نظیر ملیت، سواد، قدرت، تعصب و کارآیی توجه کنیم خواهیم دید که به قول مولانا "هرکسی از ظن خود شد یار من". دیده شده که وقتی از فردی سئوال می‌شود آیا تعصب در قضاوت شما موثر است؟ ابتدا ناچاریم تعصب را تعریف کنیم تا به پاسخ سوال برسیم و یا در پرسشنامه آماری سوال کنیم رئیس خانوار کیست؟ بلافاصله باید با تعریف آماری که برای رئیس خانوار مشخص کرده‌ایم خود را وفق دهیم. چه بسا یک فرد مجرد ساکن یک واحد مسکونی (که باید قبلاً تعریف شده باشد) هم می‌تواند و باید طبق تعریف رئیس خانوار منظور شود. و یا تعریف واحد مسکونی، در یک کشور توسعه یافته با داشتن حداقل امکانات رفاهی حتی گاهی وسایل برودتی و حرارتی را در ذهن متبادر می‌کند. در حالیکه در کشورهای در حال توسعه یک زاغه حتی یک فضای غیر سقف، بدون کوچکترین امکانات رفاهی برای یک خانوار واحد مسکونی تلقی می‌شود. بنابراین ایجاد هر تعریفی ظرافت خاصی را می‌طلبد که غیرقابل ایراد و مطلق نیست.

Authors

کبری قندی

مرکز آمار ایران