شهر چیزی بیش از ساختمان های آن هست. در این میان انتقال آداب و رسوم سابقه تاریخی و هویت عینی و ذهنی از طریق
موزه ها برای آشنایی شهروندان و غرور شهروندی کاملا ضروری است.
موزه ها از جمله آثاری هستند که درهمیشه در حال انتقال پیام و تکرار معنا، ارزشها، مفاهیم و باورهای عمومی می باشند.
موزه ها بنیادهای اساسی هستند که به وسیله آنها میتوان میراث ارزشمندی را که در طی قرون و اعصار به جامانده اند از گزند زمانه حفظ و امکان دیدارشان را برای مردم فراهم ساخت، از طریق
موزه ها میتوان هنرهای ملی معاصر را به مردم و جهانیان شناسانید و با مراکز علمی و فرهنگی و
موزه های دنیا ارتباط فرهنگی و هنری برقرار کرد. آثار هنری نیازمند فضاهایی هستند که با شکل هنرهای جدید هماهنگ بوده و معرف ذات پویای آنها باشند. در نتیجه فضاهای معماری متداول برای نمایش آثار هنری وقتی می توانند قابلیتهای تاثیرگذار این هنرها را برجسته نمایند که رابطه ای مناسب میان آثار هنری و فضای نمایش آنها برقرار سازند. این تحقیق که بر مبنای مطالعات کتابخانه ای به روش توصیفی تحلیلی و تکیه بر اسناد مکتوب انجام گرفته است، نشان میدهد که هدف ما ازبرنامه دهی معماری،
برنامه ریزی کالبدی و فیزیکی، رسیدن به عملکرد سازمانی و ساختمانی مطلوب در طراحی
موزه هنرهای معاصر با بررسی قابلیت های محیط و مکان و پتانسیلهای موجود در آن فضا میباشد.