بررسی های جرم شناسی نشان می دهد که هر معلولی ، علتی دارد و هیچ چیز به خودی خود به وجود نمی آید ؛ بنابراین هر جرمی دارای علت سازنده ای است که بر روی فرد اثر می گذارد و او را به سوی ناسازگاری و نابهنجاری سوق می دهد ، پی آمد این سوق دادن ها ارتکاب خطاست و خاطی را به یک تعبیر (( بزهکار )) می نامند .
بزهکاری اصولا مجموعه ای از جرایمی است که در یک زمان و مکان معین به وقوع می پیوندد . به همین سبب زمانی که یک پدیده مورد بررسی قرار می گیرد در حقیقت کلیه پدیده های اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی ، بهداشتی ، سیاسی ، مذهبی ، خانوادگی و مانند آن را در جامعه شامل می شود . بزهکاران از جهاتمختلف یعنی سن ، جنس ، نژاد ، تجرد ، تاهل ، شهری و روستایی بودن ، فقیر و متوسط و ثروتمند بودن و مانند آن تقسیم می شوند . اجتماعی را نمی توان یافت که در آن جرم وجود نداشته باشد ، زیرا از روزی که افراد به دور هم جمع شدند و تشکیل جامعه داده اند جرم نیز با آنان همراه شده و گسترش یافته است .