تحلیل ساختاری داستان زال و رودابه بر مبنای نظریه کلود برمون

Publish Year: 1398
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 757

This Paper With 24 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

LLCSCONF03_023

تاریخ نمایه سازی: 11 دی 1398

Abstract:

ساختارگرایی در بررسی داستان انقلاب بزرگی پدید آورد و به طورکلی کوششی است در جهت به کاربستن نظریه زبانیدر زمینه موضوعات و فعالیت های غیرزبانی. یکی از جنبه های موفقیت ساختارگرایان، روایت شناسی یا بررسی روایتبوده است. این گروه از ساختارگرایان با بررسی عناصر روایت و قوانین ترکیب آنها توانستند، ساختار حاکم بر اشکالروایی را واکاوی کنند. در این نوشتار یکی از عاشقانه ترین داستان های شاهنامه، زال و رودابه، بر اساس نظریه کلود برمون،روایت شناس ساختارگرای فرانسوی، بررسی می شود. برمون پی رفت را عنصر اساسی داستان می داند. الگوی او بر مبنایرویکرد دوگانه بنا شده است. در این الگو قهرمان همیشه پیروز نیست و امکان دارد در مواردی شکست بخورد. داستاندارای دو موقعیت است و هر موقعیت مطابق با نظریه برمون متشکل از پی رفت های متعدد. هر پی رفت داراری سه کارکردامکان، فرایند و پیامد است. در داستان، هر دو نوع شخصیت مورد نظر برمون، کارگزار (فاعل) و کارپذیر (مفعول)، و تغییرموقعیت آنها را میتوان دید. در این جستار با روش کتابخانه ای- تحلیلی، داستان بررسی می شود و نشان داده ایم کهداستان با یک موقعیت پایدار و متعادل اولیه آغاز می شود سپس حادثه ای این تعادل و توازن را برهم میزند و سرانجامبه بوجود آمدن کنش هایی برای حل مشکل، داستان به یک نتیجه مشخص و موقعیت پایدار اولیه بازمی گردد.

Authors

مهدیه مللی

دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی (گرایش حماسی)، دانشگاه اصفهان